اما
اين را بنده اضافه ميكنم
وقتي به اين نقطه برسد
كاپيتاليزم به بنبست ميرسد
اين كه نميشود
آنها به اين حركت دائمي نياز دارند
هميشه
وگرنه سوددهي متوقف ميشود
و اين يعني نابودي تمام سيستم
چون سرمايهداري از آينده ميخورد
اگر آينده تمام شود
همهاش حال شود
ناگهان ورشكسته ميگردد
چون تمام بدهيها حال ميشود
و نقدها رسوا ميگردد كه بدهي بودهاند
پس
بله
نظام سرمايهداري دوباره آب به ظرف دو ميريزد
از ظرف يك به دو ميدهد
اين كار دولت است
يارانه ميدهد
سوبسيد
كوپن ميدهد به فقرا
مثل ولفيري كه در آمريكا و كانادا هست
بيمه بيكاري
حمايت ميكند از بنگاههاي كوچك
بعضي را از ماليات معاف ميكند
بدهي بعضي ورشكستهها را صفر ميكند
اما
همه اينها به صورتي اندك
نه به اندازهاي كه نظام سرمايهداري متلاشي شود
فقط براي اينكه نشود
براي اينكه جريان بدهي همچنان ادامه بيايد
براي اينكه پول
مثل خون
پيوسته در جامعه سرمايهداري در جريان بماند
چون اگر متوقف شود
دروغ بزرگ آدام اسميت رو ميشود
رسوا ميشود
همه ميفهمند كه روي چيزي كه نبود بنا شدهاند
بقاي اين نظام به حركت دائم است
درست مثل چرخ عصاري
[ادامه دارد...]