معرفي خودم
اين صفحه را گذاشته‌ام تا خود را معرفي كنم، همان كه به آن اتوبيوگرافي مي‌‌گويند، يا زندگينامه خودنوشت! در هر صورت هر چه كه نامش باشد، مختصر و مفيد آن‌چه از خود مي‌دانم، بخشي كه شما را به كار شايد، چه آيد و چه نيايد، انتخاب و اعلان مي‌نمايم، تا چه پسند افتد و رهگذران را خوش آيد.در اين ميانه آن‌چه نوشتني است در چند قسمت بخش كردم و هر يك در صفحه‌اي مستقل نگاشتم، تا استفاده آسان شود و دشواري كم. اين شد كه همگي در پنج قسمت گرد آمد. اينك همه را يك به يك توضيح مي‌دهم.
نخست از اسم و فاميل آغاز كردم كه كيستم و از كدامين تبارم، در كدام شهر زاده شده و در كجا پرورش يافته، خلاصه يك فقره در كل شناسنامه ماست ديگر!
گام دوم با تحصيلات معمول در جامعه طي مي‌شود. بالاخره به كدام مدرسه رفته و در كدامين كلاس درس خوانده‌ام، نام آن را سواد كلاسيك گذاشتم، زيرا هم سواد است به همان معناي لغوي يعني «سياهي» و هم كلاسيك كه در طبقات گردگرفته بايگاني شده.
فقره بعدي تحصيلات حوزوي را شامل مي‌شود. از ابتدايي كه به شهر مقدس قم آمدم و آن‌چه بر من گذشت از كلاس‌ها و درس‌ها و مدرسه‌هاي علميه و البته سعي در بيان خلاصه كه تحمّل تفصيلش فوق طاقت است، بي‌شك! كه غرضم ملولي مخاطب نيست.
دوست داشتم ابتدا و پيش از هر كلامي از انديشه‌ها و باورهاي خود بگويم، ولي دانستم چون باورهاي كسي را بخواند كه هنوز او را نشناخته و نام و نامي‌اش نداند! پس صحيح آن بود كه از خود و گذشته بنگارم، تا به فصل تفكر و اعتقاد رسم. در اين نگاره شما مروري اجمالي بر اعتقاداتم خواهيد داشت.
اما پس از اين همه تفاصيل و قصص آن‌چه در نهايت به كار شما آيد اين است كه از بنده حقير سر تا پا تقصير چه كار برآيد و چه حرفه و فني در چنته نهان دارم كه غرضم از اين سايت‌نويسي نيز اعلان همين خفا بوده. همه در بخش سوابق كاري به هم آميختم؛ از سوابق مديريتي و اداري، تا كاري و فني و حرفه‌اي و الخصوص موارد مشاوره در طراحي و پاره‌اي طرح‌هاي نوشتاري و الخ.
الغرض، مطلب ذكري از خود براي ارتقاي لذت هواي نفس، اميدوارم كه، نبوده است و آنچ ما را بر اين عريضه واداشته خلاصي از پاسخگويي هر روزه به پرسش‌هاي داعيان كار است و مدعيان كارفرمايي كه بفرستمشان به اين نشاني و بگويم هر آن‌چه خواهي، سريعاً دريابي، بي‌چون و چرا! پس عذرم بپذير اي مرورگر! كه زياده از خود گفتم. اين را سبب تحقير نفس خود مي‌يابم، اما چه كنم كه غرض طلب مي‌كند اين زياده عرضي را.
تشكرم از شماست كه طاقت مي‌آوريد كلام سختم را، يا علي.
