حالا به بازار آزاد باز گرديم
نظريه آدام اسميت
عرضه تغييري نكرده
چون به اندازه يك سكه توليد صورت گرفته
ولي تقاضا
به اندازه دو سكه شده
زيرا هم سكه دارد فشار بر بازار تقاضا ميآورد
و هم كپي آن
اسكناس
چقدر ساده
يعني آدام اسميت مطلبي به اين سادگي را نفهميد؟!
خب چه ميشود
تقاضا دو برابرِ توليد شده
ما خيال ميكنيم ثروتمند شدهايم
چون دو برابر گذشته قدرت خريد داريم
شخص من و شما نه
كشورمان
برآيند جامعه منظور است
ولي اين دو برابر تقاضا
از يك سهم در توليد ناشي شده
بنابراين
كشور تبديل ميشود به خريدار
چون توان خريد محصولي را دارد كه توليد نشده
حالا دو راه بيشتر پيش روي ما نيست
يا بايد بپذيريم كه قيمتها دو برابر شود
اگر عرضه را افزايش ندهيم
يا جنس از خارج وارد كنيم
تا تعادل عرضه و تقاضا را حفظ كنيم
تا قيمت افزايش نيابد
اما
در مقابل بايد چه چيز صادر كنيم؟
چه چيز در مقابل اين واردات خارج ميشود؟!
طلا
درست است؟
همان سكههايي كه مال ما بود
بانك داد به تاجر
او داد تا جنس بگيرد
حالا كالا وارد شده
ولي طلا خارج شده
اين روند تا كجا ميتواند ادامه بيابد؟
[ادامه دارد...]