در كتب فقهي مشاهده نكردهام چراكه در مقطعي نيستم بخواهم به كتب فقهي رجوع كنم مطلبي كه عرض كردم نقل قولي بود از يكي از اساتيد كه بحث از عشق و شرك خفي به ميان آورد و به كل مخالفت داشت با عشق چه زميني و چه حقيقي و عنوان ميكرد از نوع زميني شرك است و به خدا روا نيست نسبت معشوقي بدهيم.
هنگامي كه درباره علم صحبت ميكنيم
بحث روشن است
منبع مشخص
روش معيّن
اما
درباره عالم
دانشمند
يك فرد سخنران
يك استاد
او يك انسان است
او صاحب چندين علم مختلف
ممكن است فقيه باشد
فيلسوف هم باشد
عارف هم حتي
استاد اخلاق
متكلّم
او
منابع مختلفي دارد
و روشهاي متفاوت
در هر علمي كه وارد ميشود
اما
آيا همگان
همه دانشمندان ما
همه علما
هنگامي كه سخن ميگويند
ساحت و قلمرو بحث خود را مشخص ميكنند؟
متأسفانه خير
بيشتر اوقات خير
بارها مشاهده شده
ديدهام كه عرض ميكنم
استادي مشغول بحث فلسفي
لابهلايش عرفان داخل ميشود
يا بحث فقهي
وسطش ميشود فلسفي
به دو شكل؛
گاهي استاد خود توجه دارد
بيان نميكند
دارد بحث فلسفي ميكند
اما نميگويد
مشخص نميكند براي دانشجو
يا طلبه
[ادامه دارد...]