ما نياز به اطلاعات داريم
پيامبران به ما اطلاعات ميدهند
ما نياز به اعتماد داريم
تا اطلاعات آنها را اعتبارسنجي كنيم
آيا ميتوانيم بهشت را ببينيم
با گفتههاي پيامبر (ص) بسنجيم
ارزيابي كنيم
تا به قضاوت برسيم
راست گفته است يا دروغ؟
اينكه نميشود
ما كه نميتوانيم
پس دنبال راهي براي اثباتيم
به همين خاطر از او خواستيم تا شتري از كوه بيرون بياورد
به همين خاطر خواستيم تا ماه را دو نيم كند
به همين خاطر عصا را اژدها كرد
آتش را گلستان
تخت پادشاهي را جابهجا
به همين خاطر
ما انسانها
از او خواستيم مرده را زنده نمايد
بيمار دائمي را شفا دهد
چرا؟
كارهايي كه انسانها عادتاً نميتوانند انجام دهند
وقتي او انجام ميدهد
ميفهميم كه قدرتي برتر پشت سر اوست
ميفهميم كه راست ميگويد
چرا؟
چون «اصالت عجز» اين را ميگويد
چرا خيلي از مردم ما مفتون آمريكا هستند
و غرب را ميپرستند
چون در برابر فناوري آن خود را عاجز ميبينند
خيال ميكنند
توهّم
كه قادر به كاري نيستند كه غربيها ميكنند
وقتي گوشي موبايلي را در دست ميگيري
كه خودت قادر به ساخت آن نيستي
در برابر سازنده آن سجده ميكني
«عجز» به «پرستش» منتهي ميشود
آيات الهي نيز چنين است
پيامبر آيه ميآورد
نشانهاي كه ما قبول كنيم حمايت شده است
از سوي خداست
پس اعتماد ميكنيم
تا كجا؟
تا كجا به وي اعتماد ميكنيم؟
اگر فردا گفت برويم با روميان بجنگيم
آيا ميگوييم: خودت با خدايت برو و بجنگ، ما بعد ميآييم!
يا ميپذيريم كه صلاح و رشد ما در اين جنگ است
ميرويم حتي اگر شهيد شويم؟!
مسأله اين است كه دامنه اعتماد ما به نبي تا چه حدّ است؟
حضرت علي (ع) را ما معصوم ميدانيم
شايد كسي نداند
خودش ميداند و خداي خودش
ما بر اساس ادلهاي كه يافتيم
دانستيم كه جانشين رسول خداست (ص)
به حق
و ما صلاح خود را در اين ميدانيم كه از فرمايشات ايشان اطاعت كنيم
ديگراني ممكن است نكنند
ما ميكنيم
در قيامت مسأله روشن خواهد شد
در صحراي محشر
كه دلايل ما درست بود يا دلايل ايشان
ولي از نظر ما
ما كه شيعه مولا هستيم
و ايشان را دور از خطا ميدانيم
كلام ايشان براي ما دليل قطعيست
زيرا دليل قطعي بر امامت و ولايت ايشان داريم
جانشيني بر حق
از سوي خداي متعال
البته به دو شرط
نخست اينكه مطمئن شويم حرفي كه نقل شده واقعاً كلام مولاست
و ديگر اينكه
آن را به درستي بفهميم
[ادامه دارد...]