تيزر ساختهاند
غلط
همه ديدهايم
همه ميشناسند
ماجراي 21 بار سؤال پسر از پدر!
اين بار كه از تلويزيون پخش كرد
طاقت نياوردم
با پرسشي فضاي بحث را گشودم:
«بچهها به نظر شما اين درسته؟»
بچهها نظري ندادند
ولي حواسشان جمع شد
آماده شرح
اين باباهه خودش مقصّره
بچه را لوس بار آورده
ميدانيد چرا؟!
و ادامه دادم:
ببينيد
بچه سه ساله
خودش ميگه كه پسرش سه سالش بوده
بيست و يك بار پرسيده
يك سؤال را
«اين چيه؟»
و پدر
هر بار پاسخ داده:
«گنجشك»
سيداحمد با دقت گوش ميكند
من وقتي شما كوچك بوديد
هرگز اين كار را نميكردم
پاسخ يك سؤال را دوبار بدهم
اين كه كودك يك سؤال را چند بار ميپرسد
لجبازيست
اعمال قدرت و نفسانيت
بار اول جواب ميدادم
بار دوم اگر همان سؤال را دوباره ميپرسيديد:
«عزيزم، من كه جواب اين سؤالتو دادم، دوباره داري ميپرسي كه منو ناراحت كني؟!»
بايد ياد ميگرفتيد
كه با يك پاسخ فرا بگيريد
حالا اين پيرمرد
بدون اينكه براي فرزند توضيح دهد
21 مرتبه پاسخ تكراري داده
پاسخ كه نداده
نفس كودك را آب داده
اين بنده خدا
هواي نفس او را پرورانده
حالا چه توقعي دارد؟!
در 80 سالگي سه بار يك سؤال را از پسر 30 ساله خود ميپرسد
پسر بايد چه پاسخ دهد؟!
21 بار پاسخ تكراري بدهد؟!
ميشود؟!
عقل پس كجاست؟!
قال اميرالمؤمنين (ع): «...فَاِذا كانَ ذلِكَ كانَ الْوَلَدُ غَيْظاً، وَالْمَطَرُ قَيْظاً، وَتَفيضُ اللِّئامُ فَيْضاً، وَ تَغيضُ الْكِرامُ غَيْضاً. وَكانَ اَهْلُ ذلِكَ الزَّمانِ ذِئاباً، وَسَلاطينُهُ سِباعاً، وَ اَوْساطُهُ اُكّالاً، وَ فُقَراؤُهُ اَمْواتاً، وَ غارَ الصِّدْقُ، وَ فاضَ الْكَذِبُ...» (نهجالبلاغه، خ107)
حضرت امير (ع) فرمودند: «...در اين وقت فرزند باعث خشم پدر، و باران عامل حرارت گردد {گرم شدن زمين!}، و مردم پست فراوان، و خوبان كمياب شوند. مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ {ثروتمندان}، و حاكمانشان درنده {دولتمردان}، و ميانه حالشان طعمه {مردم متوسط}، و نيازمندانشان مرده خواهند بود {فقرا}، راستى ناپديد شود، و دروغ فراوان گردد...» (ترجمه انصاريان)