نو شد
خودمان نو كرديم
بازار كه رفته بوديم
براي آرد نخودچي
به لوازم دوچرخه فروشي بر خورديم
نوارپيچ خريديم
حلقه‌اي هفتصد تومان
سيدمرتضي آبي‌پسند است
باقي موافق
يك سبد هم خريديم
و يك روكش براي صندلي
دو ساعتي طول كشيد
سخت بود
تمام دوچرخه را نوارپيچ كردم
صندلي را هم تا مي‌شد بالا آوردم
و فرمان را
ذوق كردند
استقبال هم
مدتي كمتر سوار مي‌شدند
قد كشيده
به ديده تحقير مي‌نگريستند
دوچرخه‌شان در نظرشان كوچك مي‌آمد
بي‌ارزش
زيبا شد
انگار كه نو
با هزينه‌اي اندك
و البته وقتي فراوان
چيز جالبي از آب در آمد
توجه‌شان جلب
كهنه‌ها را مي‌شود تعمير كرد
تازه كرد
و تازه شدن
انگيزه جديد مي‌دهد براي ادامه
زندگي اين‌طور است
خستگي را بايد زدود
تا حركت پديد آيد
انسان در سكون مي‌ميرد
روحش
كودكان بيشتر!
