حتما خبر عملكرد امام جمعه تبريز را شنيده ايد
حركت هاي مردمي من جمله استفاده از وسايل نقليه عمومي ، يا برداشتن نرده هاي حايل و جايگاه ويژه در مصلي تبريز و..
و بازتاب هاي چنين رفتارهايي
جلب توجه جمع كثيري از مردم و انعكاس در خبر 20:30
و درپي آن نقد ماجرا
و امروز نيز خبرحذف كارت ويژه نماز جمعه و به عقب كشيدن حائل در نماز جمعه مشهد و...
نظر شما؟
رفتار انقلابي همان بود كه در ابتداي انقلاب اتفاق ميافتاد
همه بدون محافظ
لابهلاي مردم
حقوق رجايي با كارمندش مساوي
به مرور زمان
از زماني كه آقاي هاشمي تشخيص داد
فاصله طبقاتي براي توسعه مادي جامعه لازم است
حقوق مديران را كه زياد كرد
به كرباسچي كه قدرت داد
به مديران كه خودرو هديه دادند
و پاداشهاي كلان
و حقوقهاي فراوان
طبيعتاً رفتار انقلابي نيز از ميان رفت
امروزه ديگر نيست
اينكه يك امام جمعه اين طور رفتار كرده
آغاز خوبيست
آغازي براي بازگشت
آغازي بر يك پايان
پايان عصر سرمايهداري در ايران
فاصله دولت و ملت
فاصلهاي كه با هاشمي آغاز شد
شايد دهها سال بعد تمام شود
امروز اما
همين رفتار يك شروع خوب است
خوب است همه ياد بگيرند
كه ميگيرند
تميز ميشود إنشاءالله
فضاي تنفس مسئولين
آقاي شمخاني هم فرموده بودند
عدم نياز به محافظ شخصي براي مسئولين را
مردم قيام ميكنند
امروز نه، فردا
يك روزي اتفاق ميافتد
مردم انقلابي هستند
رفتار انقلابي را ميشناسند
مسئولين غيرانقلابي را تشخيص ميدهند
از امام جمعه و وزير و استاندار
سكوت كردند
جواب نداد
قيام آغاز شده است
انقلاب ادامه خواهد يافت
به دست مردم
مردمي كه امام علي ع را الگوي خود ميشناسند
امام خميني ره را
مقام معظم رهبري را
اين مردم مسئولين را سي سال تحمّل كردند
به اميد اصلاح
خاتمي را آوردند تا از خفقان هاشمي خلاص شوند
خفقان سياسي و اقتصادي
از تبعيض
آقازادههايي كه دكترا گرفتند
ميگرفتند
بانك تأسيس ميكردند
تجارت ميكردند
قاچاق كالا را قانوني انجام ميدادند
مردم ميديدند
ميشنيدند
ميبينند و ميشنوند هنوز
خاتمي «نه» به «روش هاشمي» بود
ولي خودش فريب خورد
فريب هواي نفس خود را
آن را «نه» به انقلاب تلقي كرد
روبهروي رهبري ايستاد
حذف شد
مردم حذفش كردند
چون فهميدند حرفشان را اشتباه فهميده است
احمدينژاد را آوردند
به خاطر شعارهاي انقلابي
فهميدند به بد كسي اعتماد كرده بودند
سيد بود
روحاني بود
اما معنوي نبود
ديني نبود
احمدينژاد اما نه سيد بود و نه روحاني
ولي شعارهاي معنوي داشت
معنوي بود واقعاً
احمدينژاد يك روح تازه بود
مردم را آرام كرد
مردم صبر كردند
به اميد اصلاح
ميدانستند همه چيز درست ميشود
عدالت اقتصادي برقرار
اما نشد
احمدينژاد هم «نه» را عوضي تلقّي كرد
خيال كرد «نه» به هاشمي بوده است
هاشمي را دشمن گرفت
توطئهمبنا پيش رفت
نوك پيكان سوي آدمها
دور اول اتفاقي نيافتاد
دور دوم را با بيادبي آغاز كرد
فريب هواي نفس را خورد
از نوع خنّاسش را
ميگويند ابليس از فريب عابدي نااميد شد
بانگ برآورد و اعوانش طلبيد
خناس گفت ميدانم
رفت و چند وجب بالاتر از سطح زمين به عبادت ايستاد
عابد زهد او در چشمش بزرگ آمد
از كرامتش پرسيد:
چه شد كه به اين مقام رسيديد
فراتر از سطح زمين
بر آسمان عبادت ميكنيد؟!...
خناس اينگونه فريب ميدهد
انقلابيتر از انقلابيون
اما در حقيقت هواي نفس
علم را ميخواست براي عبادت
حالا علم را ميخواهد براي خود
عبادت را ميخواست براي خدا
حالا ميخواهد براي خود
رأي را ميخواست براي خدمت
حالا خدمت را منحصر ميداند در خود
خيال اينكه من رسيدهام و ديگران نرسيدهاند
اين چاه ويليست كه خناس در آن مياندازد
تا به ذهن خطور كند
بايد استغفار كرد
نكردنش فناست
موسي هم سگ را نياورد
وقتي خداوند امر كرد پستترين مخلوق را بياورد
خود را آورد
او در نظر خودش از سگ...
اين شد كه در نظر مردم عزيز شد
و در نظر پروردگار عزت يافت
احمدينژاد خيال منجي به سرش زد
خود را آرمان مردم ديد
هاشمي را هدف گرفت
و هر كسي را كه با او همراه نميشد
و آدمها را ترور كرد
ترور شخصيت
و مردم فهميدند
مردم هميشه اينطور رفتارها را خوب ميفهمند
مردم بوي هواي نفس را از چند فرسخي استشمام ميكنند
سقوط كرد
و مردم را نااميد ساخت
قشر مذهي را
نااميد از مكتبيها
از اينكه يك مؤمن رئيس دولت شود
اگر چه غير روحاني
اگر چه سواد حوزوي نداشته باشد
مؤمنين خُرد شدند
در نظر فاسقين
احساس ذلت كردند
ذليل شدند
براهينشان مسخره شد
روششان تحقير
آدمهايشان وقتي سيبل جوكها شدند
سر به لاك خود بردند
احمدينژاد سمبل يك فرد بيسابقه بود
ناكاربلد
ريسكي بود كه مردم كردند
كه از روش هاشمي خلاص شوند
خواستند هوا را عوض كنند
نو روي كار آوردند
شكست اما پندشان داد
عبرت شد
دود از كنده بلند ميشود
آنها كه با امام ره بودهاند و در كنارش
آنان كه در انقلاب
آنان كه سابقه دارند
مردم به رويكرد اعتماد به بزرگان باز گشتند
به كساني كه امتحان خود را پس دادهاند
اين شد كه ديگران بالا نيامدند
آنان كه سابقه اجرايي نداشتند
مردم يكبار عدالت را روي بيسابقهها قمار كرده بودند
اينبار نكردند
به روحاني رأي دادند
براي رفع بيعدالتي
رفع ظلم
بالاخره هم آخوند است
فقه ميداند
دين دارد و متديّن
هم سابقه درخشان
از پيش از انقلاب
منبرهاي عظيم و مبارزات فراوان
روحاني رأي آورد
و اين رأي را «نه» به معنويت تلقّي كرد
خيال كرد مردم دنياپرست شدهاند
و چاره را در بستن با آمريكا ديد
گمان كرد مردم به انقلاب «نه» گفتهاند
خسته شدهاند
ميخواهند سر دنيا با دنياداران كنار بيايند
خواست كنار بيايد
صداي مردم در آمد
متحيّر شد
تصوّر كرد اين حرف مردم نيست
رسانهها را دروغين پنداشت
و همه را دروغگو خواند
زيرا باور نميكرد همانكساني كه به او رأي دادهاند
امروز از توافق با آمريكا نگرانند
سر در لاك كرد
در زير برف
دروغ فراوان گفت
زيرا واقعيت را نديد
و اما امروز...
هاشمي استمراري بود كه مردم در انقلاب ميديدند
رئيس مجلس
رئيس جمهور ميشود
خاتمي «نه» به روش اداره هاشمي
روشي كه هاشمي در پيش گرفته بود
سرمايهداري و كاپيتاليسم
به فرهنگ كه گند زد
مردم «نه» گفتند
نه به خاتمي
به روش بيحيايي در اداره نظام
و به ظلمي كه دو چندان شد
بيعدالتي
احمدينژاد آدمها را نشانه رفت
زيرا توهّم زد كه مردم با آدمها دشمني دارند
سقوط كرد
غيبت كرد و تهمت زد و بيديني نشان داد
در ظاهر دينداري
و مردم گناهان را ميشناسند
روحاني «نه» به «تازهكارها» بود
و بازگشت به اركان انقلاب
عناصر انقلابي
روحاني و حوزوي
جمع كارآمدي و دينشناسي
دكترا و اجتهاد
شكست روي داد
و امروز...
دولت بعدي هم «نه» خواهد بود
«نه» به...
مردم به «هاشمي» «نه» نگفتند
به «خاتمي» «نه» نگفتند
به «احمدينژاد» «نه» نگفتند
امروز هم به «روحاني» «نه» نميگويند
مردم به «روش» هاشمي «نه» گفتند
به روش خاتمي
به روش احمدينژاد
و اكنون به روش روحاني
مردم با روشها مشكل دارند
روش بيعدالتي در اداره كشور
اين چيزيست كه آن امام جمعه فهميده است
روش را عوض كرده است
شمخاني هم فهميده است
ولي خيلي از انقلابيون نفهميدهاند
رئيس جمهور آينده نيز همينطور انتخاب خواهد شد
شخصي كه روشها را تغيير دهد
شعارش را حداقل بدهد
راهش اين است
من به كسي رأي ميدهم كه شعارش تغيير نظام بانكداري باشد
نظام پرداخت حقوق و دستمزد
نظام رفت و آمد شخصيتها ميان مردم
و...
كار اين امام جمعه يك انقلاب دوم است
از اين نظر
اگر چه كوچك به نظر ميآيد
ولي بزرگ است
چون قيام است
خلاف جهت رود حركت كردن هميشه سخت است
و اين آدم
با اينكه من نميشناسم
يقيناً مرد انتخابهاي دشوار است
خدا حفظش كند
روح اميد در دل مردم دميد
ياعلي