روح دارد انسان
مهمترين تفاوت با حيوانات
اين را از مقايسه رفتارها ميتوان فهميد
از سفرههاي رنگينمان
از جورواجوري خواستههايمان
حيوانات را وقتي نگاه ميكنم
داشتيم مدتي
مرغ و جوجههايمان
ماهها فقط يك نوع دانه
يك نوع غذا
بدون هيچ ناراحتي
تكرار و تكرار
ميخوردند و اعتراضي هم نداشتند
با اشتياق هم بود
تا درِ قفس را ميگشوديم
به سوي ظرف آب و دانه ميدويدند
با ميل و رغبت
انسان اما...
انسان به يك غذا بسنده نميكند
به يك نوع پوشش
به يك نوع كتاب
به يك نوع قصه
به يك نوع نان حتي
انسان به تكرار اكتفا نميكند
و شديداً تنوّعطلب است فطرتاً
فارغ از درستي و غلطي
حق و باطل
به دور از قضاوت
نه بخواهم بگويم خوب است اين رفتار
و نه بگويم بد
كه البته همين خودش وسيله امتحان در دنيا
اما...
برايم سؤال بود
همين تفاوت
اينكه چرا ما از خوردن يك نوع غذا خسته ميشويم
اكراه پيدا ميكنيم
رغبت نميكنيم؟!
تنها انسان است كه براي چند دقيقه خوردن
ساعتها وقت ميگذارد
توليد ميكند
هم ابزارش را
هم مواد اوليهاش را
و هم محصول نهايي
جسم سير ميشود
فرقي نميكند چه باشد
همان ديروزي
مشتي ويتامين و پروتئين و قند و چربيست
جذب كه شود تمام است
مگر بدن چقدر مواد اوليه نياز دارد
اين روح است كه سير نميشود
هوس است كه تمام نميشود
خواستن است كه پايان ندارد
طلب!