چه درك و فهمي
باور نميكردم
يعني كودكِ من ميتواند اينطور از زاويه موجودي ديگر به يك موضوع بنگرد؟!
ما اسيريم
در حواسّ خود
من با چشم خود ميبينم
ديگري با چشم خود
و ما
هيچكداممان
نميتوانيم ديد يكديگر را داشته باشيم
اما...
مدرسه داده
معلّم
يك برگ سؤال
سيدمرتضي جواب را نوشته
خود را جاي اشيائي قرار داده
بيجان
چه به آنها جان داده
و متعجّبم كه چگونه
قدرت خداوند است
هوش هيجاني مگر همين نيست
اينكه ميتوانيم حسّ و حال طرف مقابل را درك نماييم
فقط با صرف نگاه به او
به وضعيت او
به حالات او
ما ناراحتي ديگران را درك ميكنيم
خوشحاليشان را نيز
و از طريق همين درك متقابل
روابط درستي شكل ميدهيم
انسانها با هم زندگي ميكنند
ثروتمند و فقير چطور؟!
مسئول و رعيّت چطور؟!
اگر اولي قادر به درك دومي نباشد...
البته كه هست
اين قدرت را خداوند به بشر عطا فرموده
هر انساني ميتواند
ميتواند خود را جاي ديگري بگذارد
رئيس جمهور نيز ميتواند
وزير نيز
نماينده مجلس نيز
تكتك مسئولين ميتوانند حسّ و حال آدمي را تجربه كنند
كه چند ماه است حقوقش عقب افتاده
دستمزد زحمتي كه كشيده
دسترنج است
قدرِ نانخريدن هم ندارد
درد تمام روح و جسمش را فرا گرفته
چطور نتوانند درك كنند
وقتي كودك من رنج يك ليوان را ميفهمد
مسئول رنج رعيّت را نفهمد؟!
مسأله «غفلت» است
شيطان «هست»
وسوسه ميكند
فريب ميدهد
حواسها را پرت ميكند
موضوع ميسازد و منصرف مينمايد
اذهان را
مسئول درگير مسائل بيارزش ميشود
كماهميت
حال و روز رعيّت يادش ميرود
كه اگر نرود
كه اگر فكر كند
قطعاً ميتواند درك نمايد
لحظاتي كه بخواهد فرزند بيمارش را نزد پزشك ببرد
و به اندازه ويزيت موجودي نداشته باشد!
اگر فرزند من ميتواند
مسئول هم ميتواند
او هم ميتواند «ليوان» شود
فقط بايد بخواهد!