وبلاگ را ديده‌اند
نوشتنم را هم
گاهي كنارم مي‌خوانند
نوشته‌ها و پست‌هاي وبلاگم را
ديروز كه از مدرسه آمد
دوربين را برداشته و از نقاشي‌اش عكس گرفته
حافظه را گذاشته روي لپ‌تاپ:
نقاشيمو بذار تو وبلاگ!
- چرا؟!
به [...] گفتم نقاشيمو مي‌ذارم رو اينترنت! [اسم همكلاسيشو حذف كردم!]
پنجم دبستان بودم كه براي اولين بار
در شبكه دو تلويزيون برنامه مستندي ديدم
چيزي به اسم كامپيوتر را معرفي كرد
سوم راهنمايي
يك كتاب مباني كامپيوتر دستم افتاد
خواندم
و دبيرستان
كتاب‌هاي متعدد
دورادور
از نزديك نديده
كودكان ما اما
سوم دبستاني‌اش چنين است
با رايانه به خوبي كار مي‌كند
با ابزارهاي الكترونيكي پيشرفته
مانند دوربين‌هاي ديجيتال
گوشي‌هاي هوشمند
تبلت‌ها
با خود مي‌گويم:
اگر امروز من مي‌توانم برنامه‌نويسي كنم
كودكم در سن من چه خواهد توانست؟!
اما
مع الأسف
راه پيشرفت براي آن‌ها بسته است
نسل امروز متوقف مي‌شود
متوقف شده است
كجا؟!
در پشت شبكه‌هاي اجتماعي
جايي كه عمرش را مي‌دزدند
جايي كه سرمايه‌اش را به باد مي‌دهند
جايي كه...
خدا را شكر مي‌كنم
من «فرصت» داشتم از رايانه «استفاده» كنم
اما آن‌ها
امروزي‌ترهايمان
نمي‌توانند
فرصتش را ندارند
آن‌ها به «مصرف» رايانه مي‌رسند
و در هرج و مرج اطلاعات به‌دردنخور «تمام» مي‌شوند! :(
پيامبر(ص) فرمود: «كُن عَلي عُمرِكَ اَشَحُّ مِنك عَلي دِرهَمِكَ وَ دِينارِك» (بحارالانوار، ج77، ص78)
در مورد حفظ عمر خود بخيل تر از پول و ثروت خود باش!
....: چه زيبا يك كافه رستوران را نقاشي كشيده
