تقصير دكتر نبود
تقصير عينكساز...
نه
او هم مقصر نبود
ميخواست كمك كند
از همين رو بود كه پرسيد:
آيا با رايانه كار ميكنيد؟
- بله!
آيا رانندگي ميكنيد؟
- بله!
زياد مطالعه ميكنيد؟
- بله!
خب، با همين اطلاعات بود كه شيشه ضد UV را پيشنهاد كرد
و من هم
با همين توصيه او بود كه تصميم گرفتم
سهشنبهبازار بودم
امروز
اگر چه هوا سرد
اما چه آفتاب تندي
نور شديد خورشيد
آمدم سيبزميني بخرم
بچهها خيلي دوست دارند
وقتي خلال ميكنم و سرخ
عاشق يعني
ديدم به قرمزي ميزند
پرسيدم:
اين سيبزمينيها رنگ عجيبي دارند
طعمشان هم فرق ميكند؟!
فروشنده نه گذاشت و نه برداشت
رك و پوستكنده گفت:
عينكتو بردار حاجآقا تا درست ببيني! :)
هاهاها...
راست ميگفت
تا عينك را برداشتم...
چه سيبزمينيهاي زرد و قشنگي
چقدر تميز و زيبا
چه رنگ خوبي هم
روشن و طلايي!
خنديدم
عذرخواهي كردم
گفتم تقصير عينكفروش است
او پيشنهاد كرد اين شيشه را انتخاب كنم
او اينبار عينكم را اينطور ساخت
عينكي كه در آفتاب تغيير رنگ ميدهد!
به سيداحمد نگاه كردم
به نظر آفريقايي ميرسيد! :)
با خنده پرسيدم: عينكم تغيير كرده؟!
خنديد
با هم خنديديم
اين بار با خنده گذشت
اما...
اما در جامعه
در زندگي
در محيط زيست انساني
وقتي عينكمان متفاوت باشد
حرفها را متفاوت ميفهميم
واقعيتها را مختلف ميبينيم
دعوا ميشود
اختلاف پيش ميآيد
اصولگرا و اصلاحطلب درست ميشود
چپ و راست
با اينكه همه مسلمانيم
همه ايراني
همه يك خدا را ميپرستيم
به پيام يك رسول ايمان آوردهايم
به يك قبله هم نماز ميخوانيم
جالب اينكه دشمن مشترك هم داريم
اما...
دعوا سر چيست؟!
سر قدرت؟!
سر هواي نفس؟!
سر سردمداري؟!
سر فرعونيت؟!
سر پول و ثروت؟!
سر منافع شخصي؟!
بله خب...
ممكن است اينها هم باشد
ولي از همه مهمتر
بين خوديها
دعوا معمولاً سر «عينك» است
ما عينكهاي متفاوتي داريم
زيرا از عينكفروشيهاي مختلف خريد كردهايم
بعضي از حوزه اجتهاد گرفتهاند
بعضي از دانشگاههاي ايران دكترا
بعضي هم از دانشگاههاي خارج از كشور
عينكفروشيهاي مختلف عينكهاي متفاوت ميفروشند
ديدنها «عوض» ميشود
نه اينكه همه «عوضي» شده باشند
اشتباه عينك را نبايد گردن آدمها انداخت!
راه حل:
به جاي اينكه دعوا كنيم
بنشينيم و مثل آدم صحبت كنيم
اجلاسيههاي مشترك
عينكها را در آينه هم ببينيم
المؤمن مرآة المؤمن
بفهميم چه عينك زمختي بر چشم داريم
و عينكفروش
اينبار چه بلايي سر هر كداممان آورده است
گارد را كه باز كنيم
زد و خورد تمام ميشود
و پيروزي حاصل ميگردد
اين رسم روزگار است
سنّت خداوند!
«سُنَّةَ اللَّـهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّـهِ تَبْدِيلًا» (فتح:23)
خدا روشي ثابت و قطعي مقرّر كرده است كه از پيش [بر پيروزي مؤمنان و شكست كافران] جاري بوده است، و هرگز براي روش خدا تغيير و تبديلي نخواهي يافت. (ترجمه انصاريان)