خودم اينكاره بودم
معلوم است كه ميفهمم
ولي...
قرار نيست مثل گذشتگان خودم كه رفتار نمايم!
مشقش را نوشته
رونويسي
يك بار از درس هم بيشتر نبوده
ولي چه فرقي ميكند
هوش انسان است ديگر
دنبال راه در رو
راه سادهتر
عقلش ميرسد كه دارد كار لغو و بيهوده انجام ميدهد
وقتي عين همين متن در كتاب هست!
وقتي نگاه كردم
در همان نگاه نخست
فهميدم جا انداخته است
درست مثل زمان كودكي خودم
ولي من...
رونويسيهاي زمان ما حداقل چهار بار از درس بود
از خود ميپرسم:
يك بار نوشتن هم مگر جا انداختن ميخواهد؟!
مادرم اگر بود
به روش خود عمل ميكرد
هنوز يادم نرفته
كفگير فلزي را ميآورد
همان كه هميشه كنار ديس پلو سر سفره ميگذاشت
بالاي سرم ميگرفت
چشمانش را درشت ميكرد...
و من
با ترس و لرز بود كه جاافتادهها را مينوشتم
خطهايي را كه با مهارت زياد
با دقت فراوان
از لابهلاي چهار بار رونويسي حذف كرده بودم
بلكه حجم مشق كم شود!
سيدمرتضي اما
چنين برخوردي از من نديد
همين ديروز كه براي اولين بار
عقلش رسيد كه اين كار بيهوده را كم نمايد
با جا انداختن!
به رويش نياوردم كه جا انداخته است
فقط اين طور گفتم:
كتاب فارسيتو بيار
تطبيق كنم
اگر چيزي كم باشه متوجه ميشم
رنگش پريد
نه رنگش
يعني معلوم شد در رفتارش كه نگران شده
به او فرصت دادم:
خب، البته قبلش ميتوني خودت بررسيش كني
اگر چيزي جا افتاده تكميل كني!
به سرعت دفتر را گرفت
برد و چند دقيقه بعد برگشت
با اين جمله آغاز كرد:
چند خط جا نشد سرجاش بنويسم، تهش نوشتم!
آّبرومندانه حل شد
نيازي به كتك هم نبود
تنبيه هم نميخواست
مگر ما چه ميخواهيم؟!
ما والدين
مگر هدف «اصلاح رفتار» نيست؟!
يا نوشتن چند خط بيشتر؟!
خب وقتي به همين سادگي درست ميشود
چه نيازي به كفگير و تنبيه و داد و هوار
و چشمقلمبهكردنهايي كه آدمبزرگهايش را هم ميترساند
چه برسد به كودكش!
به نظرم آمد توبه هم همين است
اينكه خداوند ميپذيرد
و وعده نموده از تمام خطاهامان ميگذرد
اگر بيدردسر اقرار كنيم
لجبازي نكنيم
وقتي فهميديم فهميده است
زود جبران كنيم
دستمان را به دعا بلند كرده و رحمتش را طلب نماييم
عين بچگيمان نباشيم
كه فكر ميكنيم
فقط خيال
كه بابا نميفهمد
اگر بدانيم ميفهمد
رفتار خود را اصلاح ميكنيم
اگر رفتار خود را اصلاح كنيم
ديگر چه نيازي به آتش و عذاب و سوختن
خداوند ميبخشد
او مگر غير از رفتار خوب از ما چه ميخواهد؟!
«وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (نساء:124)
و كساني از مردان يا زنان كه بخشي از كارهاي شايسته را انجام دهند، در حالي كه مؤمن باشند، پس اينان وارد بهشت مي شوند، و به اندازه گودي پشت هسته خرما مورد ستم قرار نمي گيرند. (ترجمه انصاريان)