«من الآن چقدر پول تو حسابم دارم؟»
- دقيقشو نميدونم.
«خب اگه اونا از پولام بردارند چطوري متوجه بشيم؟»
- باشه، ميرم ببينم چقدر تو حسابت هست، روي كاغذ مينويسيم از اين به بعد، تا بدونيم چقدر داري.
«نه، من همه پولامو همين فردا از بانك برميدارم»
- چرا؟
«آخه اگه دزد بزنه پولامو ميبره»
- مگه نديدي چقدر دوربين مداربسته توي بانك بود؟ فوري دزد رو پيدا ميكنن و پولارو پس ميگيرن.
«نه ديگه، دزده فوري پولارو ميبره طلا و اينجور چيزا ميخره»
- خب، طلاها رو ميفروشن و پول تو رو پس ميدن.
«نميشه، چون طلاها رو موقع فروش ارزونتر ميخرن، پس همه پولمو پس نميدن»
من ديگه كم آوردم
گفتم: باشه، حالا تا فردا صبر كن يه فكري ميكنيم!
به اين اميد كه تا فردا فراموش كند
اينكه چقدر به بانك بياعتماد است!
كيف پول ديواري بچهها را يادتان هست
اينجا دربارهاش نوشته بودم قبلاً
تمام عيديهايشان را در آن ميگذاشتند
جمع ميكردند و كمكم خرج
امسال هم دوباره برايشان جاپولي سهتايي درست كردم
اينبار با باقيمانده جعبه شكلات
نماي بسيار زيبايي پيدا كرد
ولي پول كمي را برايشان در آن قرار دادم
باقي پولهايشان را
كه مقداري جمع شده بود و ارزش پسانداز داشت
با رضايت خودشان به بانك سپردم
و سه تا كارت اعتباري برايشان گرفتم
از داشتن كارتها خيلي خوشحال شدند
احساس بزرگي دستشان داد
اما گفتم اجازه نداريد پول برداشت كنيد
فقط هر چه عيدي و هديه و جايزه گرفتيد
ميتوانيد به موجودي اين كارتها اضافه كنيد!
سيدمرتضي تنها فردي بود كه نسبت به بانك ابراز بياعتمادي كرد
و فرض اختلاس و دزدي را طرح نمود
اين توجّه برايم جالب بود!
راستي، واقعاً اگر بانك از پولهايمان بردارد
متوجه خواهيم شد؟!
با توجه به اينكه ديگر دفترچه حسابي هم نداريم تا هر تراكنشي در آن ثبت شود و ما امضايش كنيم
بانك بدون امضاي ما ميتواند از حسابمان بردارد
ما هم فقط اعداد را ميبينيم
آيا هميشه به خاطرمان ميماند كه مثلاً فلان 15 هزار تومان را كجا خرج كردهايم
و در كدام فروشگاه كارت كشيدهايم؟!
من كه هر بار صورتحساب ميگيرم با فوجي از تراكنشهايي مواجه ميشوم كه اصلاً خاطرم نيست انجامشان داده باشم
نكند حرف سيدمرتضي درست در بيايد و واقعاً بانك يك روزي... الله أعلم! :)
نظرات
Ali: سلام
ممنونم از مطالب خوبتون
از طرف تيم يدك بين
سهشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۲:۴۶ عصر
پاسخ: سلام. تشكر.
مجله پارسي نامه:
يكشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۸ صبح
پاسخ: با تشكر و سپاس از نظر لطف دبيران محترم.
دهقاني: سلام، درمورد پاسخ شما بر كامنت قبل، تا جايي كه اطلاع دارم شماري از مراجع بزرگ ما صريحا موضع خود را در ربوي بودن بانك ها اعلام كرده اند. امثال آيت الله مكارم شيرازي، ايت الله جوادي آملي، آيت الله حائري شيرازي و ...
در سايت reba.ir به خوبي مواضع تند عده اي از مراجع تقليد نسبت به ربوي بودن بانك ها را جمع آوري كرده است.
حداقل براي مقلدين اين مراجع كه تكليف مي آورد. درسته؟
پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۵:۵۸ عصر
پاسخ: سلام. هر فرد مكلّف از يك مرجع و تنها يك مرجع تقليد مينمايد. مثلاً من مقلّد مقام معظّم رهبري هستم. هر بار كه از دفتر ايشان استفتاء كردم، معاملات بانكي را صحيح دانستند. شما از مرجعي كه تقليد ميفرماييد بپرسيد و استفتاء كنيد. اگر نپذيرفتند، از بانك استفاده نفرماييد. ميدانيد چرا؟! زيرا اين گفتگوهايي كه به گوش شما ميرسد و موضع صريح علماي ماست، مباحث پژوهشي آنهاست. فتوا نميدهند كه استفاده مردم از بانك حرام است. بلكه در حال تذكّر به مسئولين هستند كه معاملاتي كه در شرايط اضطرار درست شده را به حال عادي باز گردانند. تصوّر بفرماييد فردي اكل ميته ميكند؛ مردار ميخورد از روي گرسنگي. براي او حرام نيست. ولي مسئولين بايد دغدغه داشته باشند تا گوشت سالم تهيه نمايند تا مجبور به خوردن مردار نباشد. بانكداري امروز بانكداري ضرورت است. زيرا اگر بانك نباشد صنعت ميخوابد. نظام توليد و توزيع وابسته بانك است. تا سرمايهها انباشته نشود توليد متمركز شكل نميگيرد و توليد اگر انبوه نشود، نميتواند هزينه را به صرفه نمايد و قيمت تمام شده را بكاهد. بانك هم اگر ربا نباشد نميتواند كار كند. بانكها اينطور طراحي شدهاند كه بدون سود چرخشان نميچرخد. بزرگان ما با تغييراتي در عقود بانكي، توانستند مخالفت صريح با شرع را اصلاح كنند. مثلاً وقتي ميرويد وام مسكن بگيريد، عقد جعاله ميبندند. بنابراين نميتوانيم آن را حذف كنيم، بلكه مخالفت قطعيه آن با شرع را درست ميكنيم، تا فرصت بخريم براي طراحي يك بانك جديد. از ابتداي انقلاب قرار بر اين بود، ولي دانشمندان فراموش كردند يك نظام بانكي جديد طراحي نمايند. كل علوم انساني چنين وضعيتي دارد. رهبري مدتيست درباره تحوّل علوم انساني تذكّر ميدهند. إنشاءالله اين عزم در بزرگان پيدا شود كه كار علمي مورد نظر را پي بگيرند. ما بانك ميخواهيم، ولي بانكي كه بتواند بدون رباي واقعي عمل نمايد. امروزه ربا به صورت پنهان و در وراي عقود شرعي همچنان وجود دارد، ولي ظاهر آن درست شده است، تا به دينداري مردم ضرر نزند. اگر چه آثار واقعي ربا را كه شكاف طبقاتيست ايجاد ميكند. حوزه از دانشگاه توقّع دارد بانكداري اسلامي را و دانشگاه از حوزه. اين دو نهاد تكليف خود را انگار در اين قبيل موضوعات نفهميدهاند! نهادهاي مشتركي كه هم كه راه افتادهاند، به نتيجهاي قابل دفاع نرسيدهاند!
علي: سلام
باز هم آموزنده و عالي.
از بانك گفتيد من هم يادم افتاد كه يه راهنمايي نياز داشتم ازتون. اين بحثهايي كه مطرح ميشه درباره ربايي بودن سپردهها و سودهاشون نظرتون چيه دربارش؟ لينك يا منبعي داريد كه بتونم تكليفم با خودم رو روشن كنم؟
قضيه از اين قراره كه من هرچي پول توي اين دو سال دوران سربازي تونستم از كار كردن/عيدي/هديه/كمكهاي پدر و مادر/وامهاي خونگي و فاميلي/حقوق سربازي؛ جمع كردم كه بتونم بعد سربازي يه سر و ساموني به زندگيم بدم و ازدواج و خونه و از اين صحبتها !!! حالا اين پول رو گذاشتم تو بانك تا سودش كمك خرج دوران سربازيم باشه و خودش برام پسانداز....
راستش موندم؛ شبهههاش زياده و اطلاعات فقهاي خودم كم و اطلاعاتي كه پيدا مي كنم ضد و نقيضه.
شما ميتونيد لطف كنيد و راهنماييم كنيد يا حداقل يه سرنخ بم بديد؟؟
تشكر
دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰ عصر
پاسخ: سلام. فردي بيمار ميشود، دكترها بالاتفاق يك دارو تجويز ميكنند؛ دارويي كه سه هفته طول درمان دارد. پرس و جو كه ميكند، به گوشش ميخورد در غرب، مطالعاتي در حال انجام است، دارويي احتمالاً در شُرف كشف، كه در سه روز اين بيماري را درمان مينمايد. اين فرد چه كند؟! آيا ميتواند محصولي را كه هنوز توليد نشده، هنوز تست و ارزيابي ندارد، هنوز صرفاً گفتگوييست ميان دانشمندان...، آيا ميتوان به سراغ اين شيوه رفت؟! بحث بانك و بانكداري نيز چنين است و خيلي از مسائل مستحدثه جديد. متخصصين ما مراجع ما هستند. فقهايي كه واقعاً فقه ميدانند و بلدند احكام ديني را از متون منبع استخراج نمايند. اينها وقتي ميگويند «گذاشتن پول در بانك حلال است»، ديگر چيزي بر عهده ما مكلفين نيست. اما البته كه در ميان خود آنان بحثهايي در حال انجام است و ايراداتي كه البته چندان ما را درگير نمينمايد. هر وقت اين مطالعات به سرانجام رسيد و مرجع تقليد ما فتوا داد «زينپس از اين بانك استفاده كنيد، نه آن بانك كه ربويست» سپردهگذاري در آن بانك حرام ميشود و ما هم از اين بانك استفاده خواهيم كرد. شبههها شبهه هستند و نبايد دنبال شبهه رفت. شبهه تنها براي محقق و پژوهشگر مهماند، تا بررسي كند و آنها را رفع نمايد. ما نبايد خود را گرفتار شبهات كنيم. ما عمل به تكليف مينماييم و تكليف ما اين است كه در عمل به احكام شرعي سراغ فردي برويم كه وقت و فرصت كافي داشته تا چند دهه مطالعه و تحقيق در متون ديني كند. قطعاً مراجع ما نه بيسوادند و نه بيتقوا. اگر بانكداري رايج در كشور را حلال اعلام كردهاند، حتماً مسئوليت شرعي آن را نيز بر عهده گرفتهاند. موفق باشيد.