فريب استاليني
چندي پيش خاطرهاي جالب از سرپرست مؤسسه اطلاعات منتشر شد پيرامون انتشار مطلبي از استاد شهيد مطهري (ره) در ويژهنامه روزنامه اطلاعات.
او نقل ميكند كه پس از شهادت استاد، پارهاي از دستنوشتههاي اقتصادي ايشان به دست روزنامه اطلاعات ميرسد كه برخلاف ساير نگارشهاي وي كه بيشتر معطوف به نقد اقتصاد سوسياليستيست، به نقد نظام سرمايهداري پرداخته است. استاد مطهري در آن نوشتهها بيان داشته كه «سرمايهداري» امروز تبديل به يك نظام شده است و سازمانيافته عمل مينمايد و اساساً متفاوت با آن سرمايهداري صدر اسلام است كه در متون ديني ما مورد تعرّض واقع نشده و از احكام امضاييست و مورد تأييد.
پس از انتشار اين مطالب در روزنامه، اعتراضاتي صورت ميگيرد كه مديران اطلاعات تصميم ميگيرند موقتاً از انتشار «لايي» روزنامه جلوگيري نمايند. آقاي دعايي مدعيست كه موزّعين منطقه جماران خيلي سريعتر مطلع شده و ويژهنامه را لاي روزنامه نگذاشتهاند، ولي ظاهراً در بعضي مناطق ديگر تهران، ويژهنامه نيز لاي روزنامه اطلاعات رفته و منتشر شده است.
همان روز گويا امام (ره) امر ميكنند كه روزنامه توقيف شود! ظاهراً ايشان وقتي روزنامه اطلاعات به دستشان رسيده، از نبود ويژهنامه متعجب شدهاند. فردي از اعضاي دفتر را مأمور مينمايند تا كيوسكها را بگردد و لايي را بيابد. او هم در جماران نيافته، ولي وقتي خارج شده، در مناطق ديگر ديده و تهيه كرده. مطلب را كه به عرض رسانده، امام (ره) ناراحت شدهاند.
آقاي دعايي ميگويد: «موفق به تماس گرفتن با امام نشدم. آزردگي و ناراحتي ايشان در حدي بود كه مجال نميدادند براي توضيح خدمت ايشان برسم. نزد آقاي خامنهاي كه آن موقع رئيس جمهور و سپس نزد آقاي هاشمي كه رئيس مجلس بودند رسيدم و ماجرا را تعريف كردم. آنها هم از اتفاقي كه افتاده بود ابراز تأسف كردند و به دليل اصرار من و لطف و علاقهاي كه به من داشتند سعي كردند كه تماس بگيرند. افسردگي و آزردگي امام در حدي بود كه براي تنبيه كردن من و نشان دادن قاطعيت جدي حتي به آنها هم اجازه ندادند كه تماس بگيرند».
و در نهايت اين عبارت را از امام (ره) نقل ميكنند: «امام تعبير زيبايي كرد و گفت: من لنين نيستم كه استالين يك روزنامه مخصوص او چاپ مي كرد و ميگذاشت جلويش و در سراسر شوروي روزنامه ديگري را منتشر ميساخت» .
فراموش نكنيم اگر فاصله بالاي هرم مديريت با قاعده آن زياد شود، آنطور كه معمولاً در سازمانهاي ديگر روي ميدهد، استالينهايي هميشه در سازمانها پيدا ميشوند كه اين فاصله را با اكاذيب خود پر ميكنند و در اين شرايط، ديگر نميتوان به همدلي نيروهاي انساني سازمان با مديران ارشد در شرايط دشوار و سخت اميد بست.
و توكّلتُ علي الله