تربيت در نظام ارزشي
اين رويه، يك دانشگاه پديد ميآورد؛ آموزشگاهي كه آدمها در كوره آن آبديده ميشوند و پرورش مييابند. اين همان سازمانيست كه سادهترين نيروهاي انساني را به سرعت به مدارج عالي تقوا و ايمان ميرساند، افرادي كه يكشبه ره صدساله رفته و سر از سفره والامرتبهترين عرفا در ميآورند.
وقتي نظام ارزشي الهي وصف سازمان شده باشد، يك نظام تربيتي الهي پديد ميآورد. رفتارهاي افراد در يكديگر منعكس شده، انگيزهها شديدتر ميشود و سرعت رشد و ارتقاي ايمان تصاعدي ميگردد.
تجليلها و تحقيرها
نظام تربيتي مذكور مجموعهاي از تجليلها و تحقيرهاي جديد ميسازد كه ديگر بر حسب «درآمد بيشتر»، يا خودرو و خانه مرغوبتر، مصرف بالاتر و يا كيفيت ظاهري و مادي محصول مبتني نيست، بلكه به ميزان انگيزه و نيت افراد براي فداكاري در راه خدا بها ميدهد.
مدالهاي افتخار را سربازهايي به سينه ميآويزند كه اگر چه نتوانسته باشند كار بزرگي انجام بدهند، ولي بزرگترين داراييهاي خود را فدا كردهاند. آنهايي كه جان و مالشان را در راه خدا ميدهند، اينها عزيزترند در سازمان و بيشتر مورد احترام، نسبت به بزرگي كه اگر چه كار بزرگي براي سازمان كرده، ولي بخش كوچكي از دارايي وي را شامل ميشده. و دليل آن: «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»(آلعمران:92).
اگر شيوه تشويق و توبيخ، تجليل و تحقير و گراميداشت و سرزنش نيروهاي انساني متناسب با مكتب الهي نباشد، هيچ گزينه ديگري نميتواند نظام تربيتي سازمان را شكل دهد و ريزشها را با رويش جبران نمايد. در نهايت بقاي سازمان به مخاطره ميافتد.
تِذكار
مأمور به تكليف
ميدانيم و فرا گرفتهايم، از اماممان (ره) كه تنها مأمور به تكليف هستيم، نه نتيجه. بايد كه براي تبدّل فرهنگ قيام كنيم، حتي اگر شهادت سريعتر از پيروزي ظاهري پيش آيد و ما را در آغوش گيرد. حتي اگر محفوف به انزواي دشوارتر از شهادت شويم و رنج غربت رهايمان نسازد.
اما «تكليف» چگونه بر دوش ما ميآيد؟! آيا هر عضوي از سازمان، هر چه در نظرش آمد، تكليف وي محسوب ميگردد؟! اگر چنين باشد همسويي و هماهنگي سازمان چه ميشود؟! مگر سازمان مجموعهاي از رفتارهاي متفاوت ولي همسو نيست كه يكديگر را كامل كرده و به محصول ميرسند؟!
شرطِ صحّت
نخستين ويژگي تكليف صحّت آن است. سازماني كه بر مبناي دين پايهريزي شده باشد، صحّت تكاليف خود را از مجراي مرجعيّت و ولايت فقيه ميگيرد. احكامي كه به حجيّت نرسند، تكليف فرد و سازمان نيستند و جز وزر و وبال، نتيجهاي براي صاحب آن ندارند و نميتوانند مايه تقرّب الي الله قرار گيرند.
[ادامه دارد...]