پيرامون به قول آقايان حكم شناسي
جمع بندي خوبي بود، برام مفيد بود
اما موضوع شناسي ويا تطبيق فرمايشات شما:
مثلا من كدام منظر رو انتخاب كنم و چرا؟
و يا اگر مثلا رويكرد دوم را انتخاب كردم، فقط به يكي از سه عنصر
توجه كنم ويا اينكه تركيبي از آنها؟
و حال تازه اول سخن است كه من تا الان چه خوانده ام؟
و يا علاقه ام چيست؟
و از همه شايد سخت تر براي من تشخيص نياز امروز؟
برايم انتخاب ها سخت شده است!
با اينكه هنوز سني ندارم- حدود 25-
ولي گاهي اين حس به من دست ميدهد:
آدم هايي كه بخاطر سن بالا سخت پسند و يا محافظه كار شده اند.
آدم گاهي قلبش زودتر پير ميشود
سن هنوز بالا نرفته
ولي از درون
يك حالت پختگي احساس ميكند
كه به همان محافظهكاري ميانجامد
انتخابها سخت ميشود
زيرا انسان وراي انتخابهاي خود را بهتر ميبيند
و سختتر ميتواند تصميم بگيرد
آدم تا جوانتر است
تا دو قدم بيشتر جلوي خود را نميبيند
تصميمات او پخته نيست البته
نميداند اگر اين مهره را جابهجا كند
چند حركت بعد چه اتفاقي ميافتد
اما وقتي كاسپاروف باشد
يا قائممقامي خودمان
وقتي تا سي حركت بعد هم در جلوي چشمش بيايد
براي هر انتخاب به ترديد ميافتد
زيرا ميبيند چه تاليفاسدهايي بر آن مترتب است
بسياري از محافظهكاريها ناشي از ديد عميق است
شايد اين ديد اشتباه باشد
شايد ناشي از جهل مركب
ولي وقتي انسان احساس ميكند چنين ديدي دارد
تصميمگيريهاي او دچار يك اختلال شديد ميگردد
اختلال تأخير
و ترديد
و ديرباوري
و ديرپذيري
و سختپسندي
و حتي در انتخاب كتابي كه مطالعه ميكند
يا فيلمي كه ميبيند
يا مطلبي كه مينويسد...
بنده خدايي براي فلان سايت مقاله ميخواهد
ديگري براي نشريه فلان
آنقدر در ترديد افتادم
اينكه الآن فلان بحث استاد حسيني(ره) را ميتوانم طرح كنم؟
بكنم چه ميشود؟
نكنم چه ميشود؟
آيا دوستان دفتر ناراحت خواهند شد؟
كه چرا فلان بحث چالشبرانگيز طرح شده؟
آنقدر از اين فشارها به ذهنم ميآيد
كه لپتاپ را ميبندم
چشمانم را هم
و تصوّر ميكنم:
«نه خاني آمد و نه خاني رفت!»
اينها خوب نيست
اين ترديدها ناشي از عدم تشخيص تكليف است
انسان اگر تكليف را تشخيص دهد
ميتواند مقتدر بايستد
تا «هر چه ميخواهد بشود!»
اما وقتي پيشوايي در مقابلت نيست
كه به جاي تو فكر كند
و به جاي تو تصميم بگيرد
تصميم سخت ميشود
و دوران غيبت چنين دورانيست
قرار نيست امام زمان (عج) براي ما تصميم بگيرد
قرار است خودمان تصميم بگيريم
و اين
دقيقاً همين
دقيقاً همين تصميم گرفتن ميشود تكليف ما
تكليف ما شايد درست همين باشد
اينكه از قرائن و شواهدي كه براي ما گذاشته
و ميگذارند
درك كنيم
تكليف ما چيست
چه بسا همين را بفهميم كار تمام باشد
و «فزتُ و رب الكعبه» شويم!
توكل بر خدا