بنده در مورد نكته اي كه فرموديد
بايد چند حرف را شنيد
ويا مثال مدل تري گپس
و...
كمي فكر كردم
اتفاقا سئوالي به ذهنم رسيد
مرحوم سيد منير در اين زمينه چه ميكردند؟
يعني نظريات غربي ها را چگونه مطالعه ميكردند؟
در چند نوبت اسامي را از زبان ايشان خواندم يا شنيدم
و يا اينكه ايشان اشكالي را به نظريه و... برخي دانشمندان غربي بيان ميكنند.
ايشان چگونه بر اين مباحث مسلط ميشدند تا به نقد برسند؟
از ترجمه؟ يا مباحثه با دانشمندان آن علم؟ و...
آن آقا چطور؟
و در آخر شما چطور؟
برخلاف حرف بعضي
كه استناد ميكنند به اين جمله از استاد حسيني(ره):
«من فقط تا 5 كلاس درس خواندهام»
و ميخواهند ادعا نمايند ايشان هيچ اطلاعاتي نداشته
و هميشه به شنيدهها اكتفا نموده
و از خود
مطالب جديد توليد ميكرده است
ميگويم ايشان در دوره جواني بسيار مطالعه داشته است!
در جايي از خاطراتشان
خودشان تصريح دارند كه در دوره نوجواني
تمام نوشتهها و آثار پدرشان را ميخوانند
جايي ميگويند
وقتي ميشنوند يك دستگاهي در غرب درست شده
كه درب خانه را از راه دور
و با فشار يك كليد باز ميكند
ايشان حدس زد كه بايد از سيمپيچ استفاده شده باشد
كه آهنربا ميشود
و خودشان يك دستگاه دربازكن برقي ميسازند
در حالي كه هنوز چنين دستگاهي را به چشم نديده بودند
درك همين مطلب كه سيمپيچ ميتواند ميدان مغناطيسي ايجاد نمايد
و مانند آهنربا عمل كند
بدون مطالعه ميسر است؟
بله
ايشان سواد كلاسيك زيادي نداشتند
ولي در يك برهه طولاني از زندگي خويش
حجم مطالعات بسيار زيادي داشتند
و هر آنچه كه براي مباحث آيندهشان مورد نياز بود
از اين مطالعات به دست آوردند
البته يكي دو سالي كه دورههايي با عنوان هفتههاي اقتصاد در جريان بود
ابتداي انقلاب
تحت عنوان مجامع مقدماتي فرهنگستان
خب بسياري از اساتيد دانشگاه در آن شركت داشتند
به دليل تعطيلي دانشگاهها هم فرصت كافي بود
حتماً بخشي از اطلاعات اقتصادي استاد حسيني(ره) نيز از آن مسير فراهم شده است
اما اين در خصوص آن فرد است
فردي كه از ابتدا مسير زندگياش معلوم نبوده
و حتي تا چند سال قبل از وفات خود
تصميم نداشت كه علم اصول فقه توليد نمايد!
بلكه ضرورتهاي بحثهاي علمي ايشان را به اين مسير كشاند
اما براي شاگردان ايشان چه؟
آنها كه ديگر فهرستي از علمهاي مورد نياز دارند
سرفصلها را هم كه ميدانند
اين بسيار دور از ذكاوت است كه بيمطالعه پيش روند
يك استاد درس خارج
در همين حوزههاي علميه
اگر نظريات همه متقدمين و متأخرين را نخوانده باشد
اصلاً نميتواند درس خارج بگذارد
اگر نداند مرخوم خويي در هشت دور درس اصول خود
چه نظريات نويني طرح نموده
چگونه ميخواهد در اصول فقه حرف جديدي بزند؟!
آسيدمنير طلبه بوده
اگر هم آخرين نظريات اصولي و فقهي را نميدانسته
آقاي ميرباقري در مباحث ايشان شركت داشته
و هر جا نظريهاي بوده بيان ميداشته است
اما نسبت دوستان ما با آن آقا چه؟
تا ميگفتند مرحوم آخوند خراساني چنين ميگويد
در همان كفايه
در همان حدّ
قبول نميكردند
صريح ميگفتند: شما حرف كفايه را نفهميدهايد
حالا ايشان از كجا فهميده بودند؟
زيرا ترجمه كفايه را از روي فلان كتاب خوانده بودند
كتابي كه براي طلبههاي ضعيف نوشته شده كه بتوانند نمره بگيرند و به زور قبول شوند!
بنده هم مدتي گرفتار همين بدعت شدم
اينكه هيچجا نرويد
در خانه اهل بيت (ع) بمانيد
و همين بحث آسيدمنير را بخوانيد كافيست
در هيچجاي ديگر هيچ حرف به درد بخوري نيست!
كفايه را خب درس آقاي حسيني بوشهري ميرفتم در دارالشفاء
ولي خواستم خارج فقه و اصول بروم
همين حرف ايشان سبب شد نروم
و خيال كنم كه اهل بيت (ع) فقط به فرهنگستان كمك كردهاند
و اينهمه مرجع و عالم شيعه در خانه اهل بيت (ع) نبودهاند!
حالا اصلاً علم به كنار
آيا نبايد براي ردّ نظريات آنان به نظرياتشان مسلط شد؟
من از وقتي كه جدا شدم
بريدم به قول دوستان
مشغول مطالعات گستردهتري شدم
نظريات شهيد صدر (ره) را در اصول خواندم
شروع كردم به مباحثه تقريرات اصول آقاي حائري از شهيد صدر
يك جلد را كامل مباحثه كردهام
نظريات منطقي شهيد صدر را خواندم در كتاب الاسس المنطقيه للاستقراء
اقتصادناي ايشان را خواندم
بعد هم رفتم و در سايتهاي آموزش مجازي عضو شدم
يكي دو دوره مباحث اقتصاد كلان را ديدم
حتي شاخههاي جديد اقتصاد
مانند اقتصادعصبي
همه و همه البته در حد ابتدايي
براي يافتن بيشتر بايد بيشتر مطالعه كرد
و من از روزي كه جدا شدم از اين مسير نادرست
گرفتار كمبود وقت شديدي هم شدم
زيرا ...
خلاصه معتقدم بايد مطالعه كرد
اين مطالعهها سه كاركرد ميتواند داشته باشد:
1. چيزهاي جديدي در آنها پيدا شود كه انسان از قبل نميدانسته
حرفهايي كه اساساً قويتر از حرفهاي ديگر باشد
انسان برگيرد و به دانستهها ضميمه سازد
2. در حين مطالعه، مطالبي به نظر انسان برسد
كه قبلاً نميرسيده
يعني از مطالعه جديد متوجه نكات جديدي شود كه اگر چه در متن نيست
ولي ذهن انسان در نقد مطالب به آن ميرسد
3. وقتي بخواهد نقض كند
حرف ديگران را
وقتي مطالعه كرده هم مسلطتر است و بهتر نقد و نقض ميكند
و هم نزد ديگران مقبولتر است وقتي مستند نقد ميكني
موفق باشيد