اين انيميشن را چند روزيست كه در شبكه پويا ميبينم
اگر چه هشت سالي ميشود انگار
كه به زبان فارسي درآمده
حدود يكسوم از صد قسمت آن
اما به تازگي با آن آشنا شدم
و به شگفت آمدم
يوگي را توصيفگر مفاهيم اخلاقي يافتم
باب اسفنجي را مربّي روابط اجتماعي
گربهسگ نيز كه به طرز عجيبي
روابط زوجين را در داخل و خارج خانه تحليل مينمود
ويژگيهاي متفاوت زن و مرد
و همراهي آنان در يك زندگي مشترك
هر سه اين انيميشنها اگر چه مفيد بودند
اما نسبت به ارزشهاي نظام سرمايهداري خنثي و بيتفاوت
هيچ انتقادي نداشتند
يوگي اخلاق فردي را ترويج ميكرد
حسد و طمع و بخل و خسّت و زبالهسازي و آلودگي هوا را ذمّ مينمود
باب اسفنجي هم به آزار ديگران، هيجانهاي كاذب، حساسيتهاي بيجا و مواردي از اين قبيل ميپرداخت
اما رفتارهاي آقاي خرچنگ را
به عنوان نمادي از سرمايهداري ميپذيرفت
و حداكثر يك طنز ملايمي از آن نشان ميداد و ميگذشت
گربهسگ هم كه اصلاً بر مبناي سبك زندگي غربي بود
ولي با نگاه به معضلات ناشي از تفاوتهاي جنسيتي
كربي اما اساساً متفاوت است
از ابتدا داستان يك سرمايهدار است
آقاي ديديدي سمبل يك فرد مشهور و قدرتمند
كه قدرت او از «پول» ناشي ميشود
و با يك شركت مرتبط است
شركت از او پول ميگيرد و براي وي كالا توليد ميكند
او را مسلّح ميكند
عليه مردم ضعيف
شكاف طبقاتي
كاخ و كوخ
ثروت و فقر
و در هر قسمت به يكي از معضلاتي كه چنين نظامي ايجاد مينمايد ميپردازد
يكبار تلويزيون ميآيد
سرمايهدار مذكور يك شبكه ميسازد
با اخبار دروغي كه منتشر ميكند
مردم را ميفريبد
قسمت ديگر رستوران ميزند
با ايجاد «مد» و تغيير «ذائقه» مردم
همه را به رستوران خود ميكشد و بر سرمايه خود ميافزايد
بار ديگر اشياء باستاني و عتيقه قلابي
دانشمند باستانشناس را ميخرد
با پول
تا به مردم بقبولاند آن اشياء اصل هستند
كه چه شود؟
كه مردم باور كنند او «حق» دارد بر ديگران حكومت كند!
امروز نشان داد
يك آشپز معروف، يعني داراي برندي معتبر
كه تبليغات رسانهاي هم ميكرد
كه در تمام غذاهايش از مواد اوليه تازه و طبيعي استفاده ميكند
از يك ماده شيميايي در غذاها ميريخت
كه طعم غذا را بهتر مينمود
ولي سبب بيماري نيز ميشد!
از يك منظر
كربي با سبك زندگي مبتني بر شكاف طبقاتي
و پيدايش سرمايهداران بزرگ ميجنگد
و شايد از يك منظر ديگر
توجه به سلطنتهاي كوچك باقيمانده در دنياي مدرن داشته باشد
كشورهاي عقبماندهاي در اقصي نقاط جهان
كه البته
باز هم با حمايت شركتهاي غربي
شركتهايي كه در مقابل پول
هر چه آنها براي استعمار و استثمار نياز دارند تحويلشان ميدهند
بر جاي ماندهاند و سلطه خود را تداوم ميبخشند
در هر دو صورت
يك اتفاق جالب در اين انيميشن سريالي ميافتد
هر روز يك مصداق و يك نوع خاصّ از استعمار را نشان ميدهد
يك روش جالب در آشناسازي كودكان با فريب مدرنيته
چقدر هم بچههاي مرا به سمت خود كشانده!