به نام خدا

در پارسي‌بلاگنقاشي نقاشي پويا

جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱:۰۱ عصر

هميشه دوست داشتم نقاشي‌هايم را نشان دهد
برنامه كودك تلويزيون
همان كه ساعت 5 عصرها آغاز مي‌شد
آن روزهايي كه برنامه كودك مجري داشت!

برادر بزرگم يك‌بار گفت
بعد اصرار من كه نقاشي‌ام را پست كند:
«نقاشي را داخل تلويزيون مي‌اندازيم تا نشان داده شود!»
و من باور كردم
باور كردم كه اگر نقاشي پشت دستگاه تلويزيون قرار بگيرد
از درون آن پخش خواهد شد!

امروز اما بچه‌هايم اطلاعات‌شان بيشتر از من است
بيشتر از آن روزهايم
به پسرم همين را گفتم
براي سنجيدنش
وقتي از پخش نقاشي در شبكه پويا پرسيد
برنامه «نقاشي نقاشي» كه به تازگي آغاز شده
سيداحمد پاسخ بهتري داد:
«من فكر كردم بايد بريم پشت بوم داخل آنتن بندازيم!»

زمان گذشته است
اطلاعات دم‌دستي‌تر شده
عقل بچه امروز
از منِ ديروز بيشتر مي‌رسد
من راه تلويزيون تا آنتن را بلد نبودم آن وقت‌ها :)

علاقه ندارم به كودكانم اطلاعات غلط بدهم
فوري كاغذ و قلم خواستم
تلويزيون و آنتن كشيدم
صداوسيما و  دكل آن را نيز
دوربين فيلم‌برداري داخل استوديو را حتي
و توضيح دادم انتقال صدا و تصوير از طريق امواج چيست
چيزي كه شايد امروز نفهند
ولي حداقل
به درستي شنيده باشند

تمدن بشري همين‌گونه رشد يافته است
از وقتي انتقال تجربه و دانش
از نسلي به نسل ديگر ممكن شد
ياد اين جمله معروف منتسب به داوينچي مي‌افتم:
«بيچاره شاگردي كه از استاد بهتر نشود»

اگر فرزندانم از من بهتر نباشند
ضرر كرده‌اند
ضرر كرده‌ام
موفق نبوده‌ام!


مطلب بعدي: طلسمِ طلاق مطلب قبلي: آنا كارنيناي تولستوي

نظرات

مريم: خيلي قشنگ بودجمعه ۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۹:۲۲ عصر
پاسخ: تشكر.
رونيا طهماسبي: خودمونيما عجب باحال بووووووووودجمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۴:۳۰ عصر
پاسخ: و تشكر.
رونيا طهماسبي: وبتون خيلي باحال بووووووووووووودجمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۴:۲۸ عصر
پاسخ: تشكر.
زهرا:

ليلاي قصه ي من..روزي،من با دل.عجيب مي سوزم

حتي دليلش را نمي فهمم .وقتي كه پر آسيب مي سوزم

يك سيب را بردار ليلا جان..قرمز ..و رويش عشق را بنويس

دل سرخ تر از سيب..قلب من،مثل دل اين سيب مي سوزم

اصلن نمي فهمم چقدر ..اما..چشمانم از باران.غمگين تر

آتش نمي فهمد چرا داغم..تب دار..پر لهيب..ميسوزم

گفته ست:عشق و عاشقي مرده..حق داشت از بس كه تبر خورده

ليلا ولي من...سرو پا برجا.در دست اين تكذيب مي سوزم

تسبيح دستان دل من را..هر دانه ذكرش سوره ي آه ست

تركيب عشق و دل..من عمري ست..به جرم اين تركيب مي سوزم

مثل اناري..دانه دانه سرخ..اشك از دو چشمان سرازير است

اين جا خراب آباد دنيا؛؛من..دق كرده از تخريب مي سوزم

عشق و من و ليلا كه مي سوزيم...مثل زليخا..ما كه مي سوزيم

دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۱ عصر
پاسخ: شما با اين طبع شعر چرا از سايت http://www.shereno.com استفاده نمي‌فرماييد. فضايي بسيار ساده و راحت، قابل و توانا، براي ارائه اشعار و سروده‌هاي‌تان به سبك قديم و جديد؛ نو و سپيد، كه كوچك و بزرگ نظر مي‌دهند و ياري‌تان مي‌نمايند. به گمانم بسيار موفق‌تر خواهيد بود تا قرار دادن آن‌ها در كامنت ساير وبلاگ‌ها. حق يارتان.
زهرا:

تو آمدي و هواي گندم كردم

در دست گناه تو..خودم گم كردم

لعنت به خودم..كه من خودم را با تو

بي آبرو ترين مردم كردم

مثل سدي مقابل فكرم نشسته اي

تا بلكه وا نگردد..لبهاي بسته اي

عمري ست..اين تو..مثلن مهربان من

من را به نام حضرت عاشق شكسته اي

دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۰ عصر
پاسخ: تشكر كه اين فضاي خالي را با سروده‌هاي‌تان عِطرآجين نموديد.
زهرا:

راه ما ..كج راهه شد يوسف بيا

يك!هزاران جاده شد يوسف بيا

دل اسير چشم دنيا كرده اند

شهر پر از دلداده شد ؛يوسف بيا

خود اسيران ؛دم ز ياري مي زنند

خودپرست؛!آزاده شد ،يوسف بيا

خون دل جوشد ز جان عاشقان

غم ز هجران زاده شد،يوسف بيا

عاشقي رسم بلاكش هات بود

حال رسمي ساده شد. يوسف بيا

خوبي كنعان ز يادش مي رود

پيش پا افتاده شد يوسف بيا

چشم بر راهم؛ زليخاي توام

مصر تو آماده شد.يوسف بيا

چشم ظاهر بين اين مردم ز بس

مست صدها باده شد. يوسف بيا

عشق از بس كه تنها مانده است

از نفس افتاده شد يوسف بيا

دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۰ عصر
زهرا:

آن آينه ام كه خرد خردم بي تو

يك عمر به درد ..دل سپردم بي تو

گفتم كه بيايي و دوايم باشي

آخر تو نيامدي و مردم..بي تو

آن شيشه اي ام كه تو تگرگم بودي

يك عمر فريب داده..مرگم بودي

حالا كه مي روم مرا مي خواهي

حيف از بهارم كه تو برگم بودي

اسدي

دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۹ صبح
زهرا:

گنگ است چقدر كار و بارم.. يوسف

دل باخته ام و غصه دارم... يوسف

من تا ته دنيات..زليخا هستم

هرگز نرود به توبه كارم..يوسف

دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۶ صبح
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN