يك متن تاريخي است
خلاصه كردم و كمي از حواشي زدم
روش مبارزه سيدجمالالدين اسدآبادي در مصر را توصيف ميكند
در جنگ نرمي كه عليه سلطه انگليس به راه انداخت
در زماني كه «آفتاب در مستعمرات بريتانياي كبير غروب نميكرد»
كاري كرد كه پايههاي استعمرار در كمتر از 10 ماه به لرزه درآمد
سيدجمال يك شيوه ابداع كرد براي نبرد با استعمار
يك شيوه «مدرن» كه «سنّت»ها را پاس ميدارد
انجمني كه رفتار حسنه اعضاي آن در «دفتر كل» ثبت ميشود:
سيد به تأسيس يك انجمني موسوم به «محفل وطني» عزيمت فرمود. نونهالان تازه مصري كه از يُمن فيوضات خورشيد آن بزرگوار بجاي خار مغيلانِ جهل و كسالت دركانون قلبشان شاخه طوباي عشق كلمه مباركه توحيد رويان و در تمام عروق و شريانشان شاخ و برگ و ريشه دوانده حيات و ممات ملت اسلام را بالحس در امتثال فرمان سيد ديده، دعوت حقهاش را اجابت گفتند. محفل وطني قاهره مصر به دستور و رياست سيد افتتاح گرديد.
اين انجمن انجمن عجيبي بوده، دزد درآنجا راه نداشته، حب شهرت، تخلق به اخلاق خارجه، بافتن رَطب و يابس در آن انجمن قدغن فطري بوده. اين انجمن ميدان صرافي يگانه مميز فرد اسلاميت و انسانيت سيد استاد بوده، اعضايش از خودخواهي و خودپسندي منزه بودهاند و از براي اقدام هرگونه فداكاري نسبت به عالم و مسلمين بجان حاضر بودهاند. عده اعضا به روايتي 300 و به قولي كمتر بوده.
در جلسه 15 انجمن سيد استاد به كرسي خطابه رفت و بيان فرمود:
بارالها گفته تو است: «و من جاهد فينا لنهدينهم سبلنا و انالله لمع المحسنين» و كلام تو محض حق است. از آنجا كه دعوت من و اجابت اين نفوس ذكيه خالصاً مخلصاً لوجهك الكريم بود، مرا بهموجب گفته حق خودت بسبيل هدايت راهنمائي فرمودي.
آقايان! مدينه فاضله انساني و صراط المستقيم سعادت بشري قرآن است. گرامي دستور مقدس كه نتيجه شرافت كل اديان حقه عالم و برهان قاطع خاتميت مطلقه دين اسلام الي يوم القيامه و ضامن سعادت دارين و فوز نشأتين است؛ آه، آه چسان ازفرط غفلت مهجور شده. گرامي دستور مقدس كه مختصر شراره از قبسات انوار مضيئهاش عالم قديم و دنياي جديد را به آن حقارت به اين تمدن رسانيد. آها آها چسان فوائد امروز آن از فرط جهل و غفلت منحصر در امور ذيل شده است: تلاوت بالاي قبور شبهاي جمعه، مشغوليت صائمين، زباله مساجد، كفاره گناه، بازيچه مكتب چشم زخم، نظر قرباني، قسم دروغ، مايه گدائي، زينت قنداق، سينه بند عروس، بازوبند نانوا، گردن بند بچهها، حمايل مسافرين، سلاح جنزدهها، زينت چراغاني،نمايش طاق نصرت، مقدمه انتقال اسباب، حرز زورخانه كار، مالالتجاره روسيه و هند، سرمايه كتابفروشها، سرمايه گدائي زنان بيتقوي و مردان بي سروپا در معابر!
آه، وا اسفا، يك سوره والعصر فقط كه سه آيه بيش نيست، اساس نهضت يكدسته اصحاب صفه گرديد كه از فيض مقدس همين مختصر سوره مباركه شركزار بتخانه مكه را قبل از هجرت بستان وحدت و يزدانخانه بطحا نمودند.
آه والهفاه! اين كتاب مقدس آسماني، اين گرامي تصنيف حضرت سبحاني، اين مايه كلالسعادات انساني، از ديوان سعدي و حافظ و مثنوي و ابنفارض امروزه كمتر محل اعتناء و مورد اهتمام است. در هر مواعظ و معاني عرشي و فرشي از اواستفاده كنند. برعكس، جمعي كه يكي از منسوجات شعريه خوانده ميشود نفسها از ته دل كشيده چشمها، گوشها و دهنهابراي او باز مانده و چه اندازه قرآن، برعكس كه هرگز در هيچجا با قيل و قال فكر و كار كسي مزاحم نخواهد بود. «اي وحقك سبحانك اللهم انت القائل و قولك حق ـ نسوالله فانسيهم انفسهم ـ » تو را فراموش كرديم تو هم آئينه قلوب ما را ازانعكاس توفيق حقايق ذكر مقدست محروم نمودي. «سبحانك اللهم و قولك حق ـ انالله لايغير ما بقوم حتي يغيروا مابانفسهم ـ » وجه نفوس خودمان را از اطاعت مقدست برگردانديم تو هم سعادت و شرافت ما را بذلت و نكبت تبديلفرمودي. «عليكم بذكرالله الاعظم و برهانه الاقوم فانه نوره المشرق الذي به يخرج من ظلمات الهواجس و يتخلص من عتمهالوساوس و هو مصباح النجات من اهتدي بها نجي و من تخلف عنها هلك. و هو صراطالله القويم من سلكه هدي و اهملهغوي. عليكم بالفوز مما انتثر من لئالي مقالات صاحبه عليهالسلام. لقوله صلوات علي قائله اذا ارادالله بقوم سوء قلّ فيهمالعملو كثر فيهم الجدل. و قوله عليهالسلام ثلاث لايقل قلب امرء مسلم: اخلاص العمل فيه، والنصيحه لامراء المسلمين، و لزومجماعاتهم. المسلمون تكافوء دمائهم ادناهم. يسعي بذمتهم من والاهم. و هم يد علي من سواهم. و قوله عليهالسلام لايزالالامر في امتي مالم يتخلقوا باخلاق الفرس. و اشباه هذهالغرور الزاهره التي تضمن واحده منها سعاده الامم كلها. والسلامعليكم و رحمهالله بركاته.»
بالاخره سيد ميفرمايد كه يگانه راه علاج و نجات منحصر به اين است كه هر فردي از افراد مسلمانان برطبق قرآن مجيد طابق النعل بالنعل بايد عمل نمايد. و بهاسلاف خود در صدر اول اسلام اقتدا كند و از خلوص نيت و صفاي باطن ونوع خواهي، دوري از حقد و بخل و حسد، طمع، بساطت، عيش، التزام بواجبات و محرمات كه مابهالسعاده و السياده اسلاف ما بود به بازار عمل گذارد.
اين بود كه اول قدمي كه در ميدان جانبازي به عالم اسلام گذاشتند تجملات صوري و زينتهاي ظاهري از لوازم خورد و خواب و پوشاك و سواري و پذيرائي در بازار حراج ريخته وجه آنرا در صندوق انجمن براي دستگيري درماندگان و قضاء حوائج نوعيه ملك و ملت اسلام ذخيره كردند، ثانياً هريك از اعضا ملتزم شد كه خويشتن را درمقابل قرآن مجيد مسئول بداند و تلاوت قرآن را اقل در 24 ساعت يك حزب از روي فكر و امعان مواظبت نموده مواد ذيل را عمل نمايد:
1. اداي فرايض و نوافل با جماعت
2. امر به معروف و نهي از منكر
3. دعوت به اسلام
4. بحث با دعاه نصاري بالتيهي احسن
5. احسان با فقرا
6. اعانت و قضاء حوائج هر محتاجي با تمكن
7. صله رحم
8. عيادت مرضي
9. تفقد ازحال غائبين
10. زيارت قـادمين
11. اداء حقـوق مـاليه الهيه
12. ارشـاد جـاهـل، تنبيـه غافل
13. تنـزيه و تقديس آئينهنفـس از مطلـق ملكات خبيثه خاصه ملكه رذيله خودخواهي، خودبيني، خودپسندي
14. عفو و اغماض از خطاياي شخصي
15. كظم غيظ
16. اعراض از لغو و سخن بيهوده
17. اينكه هريك يك دفتر در جيب هميشه داشته باشد كه هر كدام يك از مواد هفدهگانه مزبوره را بجا آورده مثل اينكه فقيريرا احسان، غريبي را پرسش، قادمي را زيارت، غايبي را تفقد، معروفي را امر، منكري را نهي، مريضي را عيادت، رحيمي را صله، جاهلي را ارشاد، غافلي را تنبيه، كشيشي را مجاب، فاسقي را توبه، رذيله را زائل، خطائي را عفو، غيظي را كظم، كافري را مسلمان، حقي را ادا كرده باشد در آن دفتر برحسب نمره وتاريخ ثبت نمايند و هرشب ياد اين دفتر بجزء دفتر كل كه راجع بههمه اعضاء است، مستقل گردد تا عمل كرد اعضا در جامعهحزبالوطني معلوم و مشخص گردد.
تقريباً ده ماه تمام در كمال حراست به وظايف مزبوره پرداختند و حاصل عملكرد انجمن در مدت مزبور و ذخيره در صندوق انجمن براي اصلاحات نوعيه از اينقرار ميشود:
ذخيره 90000 تومان ايراني، عملكرد انجمن حزبالوطني مصر در مدت يك ماه:
مرضي عيادت شده 1500 نفر، غائب تفقد ميشود 500، حاجت برآورده 12000، شارب الخمر و تارك الصلوه وفاحشه تائب ميشوند 25000. مستخدمين ادارات انگليس تماماً تائب و در سلك اخيار داخل و به پروگرام انجمن عاملميگردند 80 نفر از اكابر و اعيان كه بهكلي از تجملات و تزيينات اثاثالبيت و انواع اطمعه دست شستهاند 500، ورشكستهرا سرمايه دادند 75، سائل بكف كه ابنالسبيل حقيقي بود مؤنه يك سال داده شد 206، نصاري، يهود، بتپرست بشرفاسلام مشرف شدند 120، مجلس بحث با دعاه نصاري 44، ايراد عقلي و اجتماعي بر آنها كه اظهار عجز از جواب نمودند120.
«لورد كرومر» مستشار ماليه انگليس يكدفعه ملتفت گرديد كه نفوذ انگليس در مصر درصد چهل و پنج (%45) كاسته شده،تجارت انگليس صدي سي و پنج (35%) تنزل نموده، مركز دعات نصاري نسبت عمل كرد حزبالوطني را با حاصل زحمات سي وپنج ساله تمام دعاه در تمام قطر آفريقا سنجيده ديد كه نسبت يك به شانزده است. ناله رؤساي ادارات انگليس از عدم معاون و مستخدم به كهكشان فلك بلند شد كه هشتاد نفر مستخدم عالم كاركرده آنها از دست رفته، ديگري هم از نو تكليفخدمت و معاونت با خصم قرآن و اسلام را قبول نميكند، فرياد وكلاي كمپانيهاي تجارت انگليس و اروپائي به آسمانرسيده كه ما دست روي دست گذارده از صبح تا شام بهاندازه مصارف اجزاء فروش نداريم، محصلين ماليه و شرابخانهها وفواحش و تياترها استعفا تقديم نمودند كه چون دخل نيست وجه مقرري عايد نميشود.
«لورد كرومر» در راپورت خود به لندن ميگويد:
«درخصوص پيشآمد اين اوضاع ناگوار هيچ خلاف سياست و ضد پولتيك اعمال نشده و بهيچوجه هيچكس را مقصر و مسئول نميتوان دانست ولي خاطر اولياي متبوعهام را متذكرميسازم كه اگر انجمن حزب الوطني يك سال ديگر برقرار باشد و سلسله جنبان امروزه آسياي غربي و مركزي و افريقاي شمالي سيد جمالالدين اسدآبادي مرفهالحال و آسودهخاطر در مصر زيست كند؛ گذشته از اينكه تجارت و سياست بريطانيا در قاهره افريقا بالمره معدوم گردد كه سهل است ترس آن است كه سيادت قاطبه اروپا از هيمنه اين انجمن عجيب، وجود تاريخي كسب نمايد و اثري از او در صفحه تمام عالم باقي نماند».
در راپورت ديگرش نيز ميگويد: «انجمن حزبالوطني مصر بدتر و سختتر عائقي است كه از براي پيشرفت ما تصور شود و بايد با كمال سرعت و عجله از براي تفرق آن دستور سريع لازم الاجرا برسد».
در راپورت ديگر ميگويد: «انجمن حزبالوطني مصر بهترين برهاني است بر استيلاي محيرالعقول اعراب در 13 قرن پيش كه در كمتر از ربع قرن بر ثلث معموره استيلا و سلطنت يافتند».
يكي از دعاه نصاراي قاهره در راپورت خود به يكي از اعضاي مجمع كنيسه ( سان پول) كه بزرگترين كنائس دنياست در لندن ميگويد: «در دار خيال هيچ امري از اين واقعه عجيبتر رخ نداده كه هفتصد ميليون اولاد انجيل با كمال علميت و اقتدار و غيرت كه در خور طبيعت بشر است درمقابل چهل نفر كه حقيقت روح يك سيد درويش ايراني بيش نيست مقهور گردند».
يكي از دكترهاي مريضخانه پورت سعيد كه اصلاً ايرلاندي و كاتوليكي مذهب است در كتاب خود «فلسفه مجامع»ميگويد: «شنيده بودم كه مخترع نقشه شطرنج خمس مثقال گندم را از خانه چهلمين بر حسب قانون تضعيف معمول به هفت صد وبيست و هفت ميليون و پنجاه و نه هزار و نهصد و هشت خروار كه مزروع تمام كره و محمول تمام كشتيهاي دنيا و كليه راههاي آهن خواهد بود ميكشاند؛ اما نديده بوديم كه در پيشرفت نفوذ و اتحاد كلمه و ترقي هيئت جامعه يك ملتي شديدتر و سختتر از اين تصاعد در خارج صورت پذيرد. مجال آن تصاعد و ترقي چون در وادي اعتبار و كوهستان وهم است صعوبتي چندان ندارد. چه آن وادي منزلگاه ضدين و ارتفاع نقيضين هم تواند بود. ولي در تنگناي مضيقهدار، تحقق اين سنختصاعد كه يك سنخ تصاعد محيرالاوهام والعقولي است انجمن حزبالوطني مصر اول يك تن سيد درويش ايراني بيش نبود بعد شيخ محمد عبده را جذب نمود، رفته رفته به چهل نفر و الان عمليات آنها در مدت نه ماه به بيست هزار و يكصد و هشتاد و يكنفر با سرمايه يك كمپاني معتبري از تجارتخانههاي اروپ تصاعد نموده. بديهي است كه اگر هرماهه يك نفر زايش مثل خود نمايد به بيست سال نخواهد كشيد كه صفحه پشت و روي كره كمترين جولان آنها خواهد بود».
رئيس بانك انگليس به يكي از صرافهاي لندن مينويسد: «برادر عزيز! از غرائب روزگار اينكه اروپاي امروزه در مصر و فردا در تمام دنيا مقهور معدودي گردد كه سلاحشان فقط ديانت و بساطت عيش و جديت در عمل و نوعخواهي است».
از توارد اين همه راپورتهاي مدهش و موحش پيدرپي انگليس با كمال جديت در اعدام و تفرقه انجمن مذكور و رئيس آن همت گماشتند. اداره عرفيه در مصر اعلان و سيدمعظم را روانه اروپ كرده شيخ مفتي را سه سال محكوم تبعيد و بعضي اعضا را گرفتار و برخي را در ادارات مستخدم و معاش كلي درباره آنها مقرر ميدارند. انجمنحزب الوطني سيد يا مفتاح سعادت مصر به روايتي پس از نه ماه و چند روز دار فاني را وداع گفت و از اين تاريخ به بعد تمام شش جهت اروپا چشم شدند كه نگذارند در فضاي ملك و ملت اسلام نسيم صبح سعادت شروع به وزيدن نمايد.*
* نقل از سايت «مصلح شرق»
ما براي جنگ نرم چه شيوهاي بايد ابداع كنيم؟