بله
بگوييد ديگر نه فوتون داريم و نه الكترون
يك چيز جديد داريم
باشد
اما
اين يك چيز جديد آيا از عدم به وجود آمده؟
خير
بلكه
از مواد اوليهاي تركيب شده
آن مواد اوليه از كجا آمده؟
بخشي از مواد اوليه...
خب نگوييم مواد
نشود ذره
بخشي از امواج اوليه
انرژيهاي اوليه
بخشي از ريسمان اوليه
از فوتون آمده
بخشي از الكترون
درست است؟
خب
حالا اين بخش اول
با آن بخش دوم
با هم تركيب شدهاند
جان؟
تركيب؟
يعني چه؟
آيا مانند كنار هم قرار گرفتن شن و نمك؟
مخلوط هستند يعني؟
يعني ريز ريز شده و كنار هم نشستهاند؟
يك اپسيلون از موج فوتون در كنار يك اپسيلون از موج الكترون و سپس
به همين ترتيب؟
آيا اين طور است؟
اينكه اصلاً تركيب نيست
اين تجزيه است
خُرد شدن و لابهلاي هم رفتن
نه
ممكن است بفرماييد كاملاً همگن هستند
مثل آب و نمك
جدي؟
مگر آّب و نمك چطور تركيبي دارند؟
آنجا هم
يونهاي نمك كنار موكلولهاي آب نشستهاند
آيا ارتباطي بين آنها برقرار است
فقط يك پيوند ضعيف يوني
جاذبه بارهاي الكتريكي
باز هم
نمك متمايز از آب است
فقط چشم ما قادر به ديدن نيست
حالا در اين تركيب جديد شما
ريسمان بزرگ
از چه تشكيل شده است؟
چطور تشكيل شده است؟
چطور تركيب شده است؟
آيا موج الف وجود دارد
فوتون
بله وجود دارد
يك هستي دارد
يك چيزي هست
آيا موج ب هم وجود دارد
البته كه دارد
الكترون
اگر نبود كه برخورد رخ نميداد
اكنون اين دو چيز يك چيز شدهاند
آيا چيزي از بيرون به آنها اضافه شده است؟
خير
آيا چيزي از الف و ب كم شده است؟
خير
پس تمام الف و تمام ب در تمام ج وجود دارد
اين ج چيست؟
تركيبي از الف و ب
پس الف و ب هر دو در ج حاضر هستند
چطوري؟
اين چيزيست كه بايد توضيح داده شود
موجها يكي ميشوند
اين يكي شدن به چه معناست؟
جز در كنار هم قرار گرفتن الف و ب؟
تا زماني كه اجتماع ضدين را جايز ندانيم
همين ميشود
بخشي از الف در كنار بخشي از ب
با هم دوست شدهاند
ديوار به ديوار
اما تبديل به يك چيز نميشود
در پناه خدا
[ادامه دارد...]