من عرض ميكنم
من خدمت شما عرض ميكنم
طبق مباني استاد حسيني (ره)
اين دو در هم فرو ميروند
بخشي از اولي با بخشي از دومي
تركيب ميشود
اگر تركيب نشود برخورد رخ نميدهد
برخورد يعني تركيب
حالا
اگر اين برخورد شديد نباشد
بخشي از هر كدام با ديگري تركيب ميشود كه به آن ميدان ميگوييم
ميدان بخشي از فوتون است
ميدان بخشي از الكترون هم هست
الكترون خيلي بزرگتر از آنچيزيست كه تصور ميشد
زيرا
تمام ميدان الكترون هم جزئي از خود الكترون است
همانطوري كه پيش از اين خدمت شما توضيح دادم
در مثال ماه و دريا
شما در اين مثال
در آخرين فراز فرمايش خود
كلا از نظريه «موجي» بودن نور استفاده كردهايد
نه نظريه «ذره»
يك طرف قضيه را گرفتهايد
قبول
تمام فوتون و تمام الكترون بشود موج
ولي
آثاري كه به عنوان ذره از خود بروز ميدهند چطور؟
آيا پروتون هم موج است
الكترون هم؟
و در نهايت
تمام ماده در عمق حقيقت خود موج است؟
قبول
اين نظريه خوبيست
اما چند تا دانشمند فيزيك قبول دارند كه حقيقت ماده و انرژي هر دو موج است؟
و
واقعيت چيزي جز «امواج» نيست؟
آثار زيادي در طبيعت وجود دارد
كه
فيزيكدانها ناگزير آنها را ناشي از خواص «ذره»اي ماده ميدانند
ولي من موافقم
اگر تمام واقعيت را «موج» فرض كنيم
حالا
بايد بتوانيم تمام آثار واقعيت را كه ميبينيم به آن باز گردانيم
اما
اينكه فرموديد:
«دو موج تداخل مي كنند كه البته اين به معناي اجتماع ضدين نيست»
اين را نميفهمم
چرا نيست؟
وقتي دو موج تداخل ميكنند
آيا باز هم دو موج هستند يا ديگر يك موج شدهاند؟
آيا فوتون نابود شد؟
نيست شد؟
الكترون چطور؟
آيا معدوم شد؟
خب هست كه
در نقطه تلاقي هر دو هستند
يا به صورت وحدت
يا به صورت كثرت
يا يكي ميشوند با نامي جديد
يا
دو تا با هم در آن نقطه هستند در زمان واحد
در هر صورت
آيا اين اجتماع ضدين نيست؟
چطور نيست؟
لطفاً اين را توضيح دهيد
[ادامه دارد...]