پس
وقتي ميگوييم: جرمِ جرم
منظور اين است
يعني در حال شناسايي اجزاي واقعي جرم هستيم
بخشي از آن منظورمان است
كه انرژي و ميدان كمتر در آن هست
كمتر در آن تركيب شده
تا يك مرحله از دقت
قطعاً در مراحل بعدي به «جرمِ جرمِ جرم» هم ميرسيم
اما نام آن چيست؟
اين ديگر نياز به آزمون دارد
حدس بزنيم و بررسي كنيم
حدس ميزنيم مثلاً نام آن «هسته اتم» باشد
كه
ميدان و انرژي كمتر در آن حضور دارد
اوربيتالهاي الكتروني پيراموني هم
شايد «انرژيِ جرم» باشد
و نسبت ميان هسته و الكترون
جاذبهاي كه ميان آنهاست
شايد همان «ميدانِ جرم»
من نميدانم
در حال مثال زدن هستم
غرض اينكه
اگر بنده گفتم انرژي پتانسيل
حدس بوده
براي تفكيك از امواج الكترومغناطيس مثلاً
كه آن را شايد انرژي در حال انتقال بدانيم
در حال حركت
به جاي انرژي جنبشي شايد
آنچه عرض شد
در مقام توصيف روش است
اين روش كه صرفاً ذهني نيست
يك روشي واقعيست
براي شناسايي اشيا واقعي
و
بدون آزمون نميشود
فرضيه و آزمون
فرضيه را با اينگونه مدلسازي طراحي ميكنيم
با اين مدلسازي «سهگانه»
روشي كه استاد حسيني (ره) طراحي فرمودهاند
بر پايههاي مبنايي فلسفي
فلسفهاي
كه ذهني نباشد
به واقعيت مرتبط باشد
سعي دارد واقعيت را توصيف كند
واقعيت نه بر پايه «ماهيات مطلق و بسيط»
مقولات عشر يعني
و نه واقعيتي بر پايه «وجود مطلق و بسيط»
واقعيتي مبتني بر «تركيب»
آنچه واقعاً در خارج هست
اميدوارم توانسته باشم توضيح دهم
اگر نتوانستم
بفرماييد تا بيشتر تلاش كنم
ياعلي
[ادامه دارد...]