اما
استاد حسيني
راهي در اين ميانه نشان ميدهد
ميگويد
بحث از صحيح و خطا غلط است
بحث اصلاً درباره انطباق علم و معلوم نيست
تطابق معنا ندارد
بلكه
واقعيت چيزي نيست جز نسبتها
آنچه آب را آب ميكند
ذات آب نيست
حقيقت آب نيست
بلكه
نسبتي ميان اكسيژن و ئيدروژن است
آنچه اكسيژن را اكسيژن ميكند
ذات آن نيست
حقيقت آن نيست
ماهيت آن نيست
بلكه
نسبتي ميان پروتونها و الكترونهاست
آنچه پروتون را پروتون كرده
ذات آن نيست
بلكه
نسبتي ميان سه كوارك آن است
ذرات بنيادي
بله
در اين نگاه
وقتي واقعيت چيزي جز نسبتها نيست
و در ذهن هم
ما
نسبتها را بين مفاهيم درك ميكنيم
حالا
اين نسبتهاي ذهني
با آن نسبتهاي خارجي تناسب دارند
اين تناسب را چطور ميفهميم؟
با آزمون
با مشاهده علمي
آزمايش كردن يعني
اما نظريه شهيد صدر
كه با احتمال
استقراء را علمي كرد
يقينآور
متفاوت از بوقلمون راسل است
راسل حرف ديگري دارد
او ميگويد
اتفاقاتي كه در خارج ميافتد
هر چقدر هم تكرار شود
دليل نميشود كه رابطه عليّت بين آنها برقرار باشد!
اين
براي نفي اصالت عليّت است
ركن مهمي
در دستگاه فلسفي اصالت وجود و اصالت ماهيت
عليّتِ مطلق
عليّتي كه قابل تخلّف نيست
جبريست
و دائمي
بله
بوقلمون اشتباه كرده است
اينكه گمان كرده
ميان ساعت 9 شب و آمدن غذا رابطه عليّت هست
زيرا
بوقلمون آزمايش نكرده
دقت بفرماييد
بوقلمون مشاهده علمي انجام نداده
بوقلمون
ففط قضاوت كرده
قضاوتي ناشي از آنچه درك كرده
ولي
آزمون علمي متفاوت است
فرض كنيم ما جاي آن بوقلمون باشيم
دانشمند باشيم
نه يك حيوان ابله و سفيه
ما ابتدا نمونه آزمون تهيه ميكنيم
يك موردي كه تغييري در آن ندهيم
نمونهاي كه متغيّرهايش دست نخورده باشند
سپس
نمونههاي ديگري بر ميداريم
و
در هر كدام
يكي از متغيّرها را تغيير ميدهيم
[ادامه دارد...]