«كودكان به يك واحد اندازهگيري مالي نياز دارند»
بچه كه ريال نميفهمد
تومان هم
لباسي ديده
كفشي
وقتي 120 تومان فروشنده ميگويد
حتي اگر 120 هزار تومان هم بگويد
كودك درك روشني ندارد
حتي اگر مدرسه هم رفته باشد
من «بستني» را مبنا گرفتم
چون ميشناختند
چون حس ميكردند
چون دوستش داشتند
چون حاضر نبودند با چيز ديگري عوضش كنند
- تو حاضري 240 تا بستني رو بدي تا اين كفش رو داشته باشي؟!
يعني 240 تا بستني رو عوض ميكني با اين كفش؟!
فوراً ميگفت: نه!
ميفهميد و ميگفت
درك ميكرد گران است
متوجه ميشد
كامل
كودكان اينطور يك درك نسبي پيدا ميكنند
قيمتها را
حالا وقتي مثلاً كفشي معادل 60 بستني باشد
ميفهمند خوب است
مناسب است
بيشتر باشد اما
خودشان قبول نميكنند
كودكان را دست كم نگيريم
عقل كه دارند
محاسبه ميتوانند
مشكل اين است كه واحدهاي محاسبه را هنوز فرا نگرفتهاند
كافيست واحد مناسب را در اختيارشان قرار دهيم.
[ادامه دارد...]