ابزار آسان ميكند
كار را
تحوِّلات تاريخ بشر را با «ابزار» ميسنجند
بسياري از فلاسفه بزرگ
آشپزخانه محل كار
كار نياز به ابزار دارد
ابزار بايد دم دست باشد
نزديك
هر چه بهتر سامان يابد
كار سادهتر
ده سال است درگير كار آشپزخانه
راهكارهايي يافتهام
كارم را ساده كرده
با افزايش سرعت دسترسي به ابزار
يكبار كه رفته بوديم خرازي
آهنربا ميفروخت فراوان
و ارزان هم
چقدر نگهداري را راحت كرد
براي ابزارهاي دمدستي
گاهي كار سرعت ميخواهد
همين الآن بايد هم بزني
كيسه شير در دست
فوري نياز به قيچي داري
كابينتها هم كه فلزي
آهنربا خيلي خوب كار راه انداخت
آشپزخانه ما محيط راحتيست
همه چيز بر اساس نياز دستهبندي شده
وسايل پركاربرد نزديكتر
كمكاربرد دورتر
ساده ميتوان دست پيدا كرد
مثلاً همين قابلمهآويز خودمان
شايد شش هفت سال پيش بود
لولهاي خريدم و بردم آهنگري
طبق آنچه خواستم بريد و جوش داد
خودم رفتم بالاي نردبان و به سقف پيچ كردم
سالهاست كه نگهداري ظروف دمدستي را راحت كرده
يا ابزارهايي كه به ديوار متصل شده
تختههايي كه ابزارها را پيش چشم نگه ميدارند
يا كارتهاي تماس
كارتويزيتهايي كه در طول سالها جمع شده
هر مغازهاي كه خريد ميكني معمولاً يكي ميدهند
يك روز لازم ميشود
وقتي كارَت لنگ شماره تماسشان بشود
وقتي همهشان يكجا جمع شوند
مثل يك تابلو جلوي چشم باشند
نظم؛ كليد فرصتهاست
ترتيب؛ شاهكليد سرعت
اينكه اولويت در چينش لحاظ شود
خداوند حكيم است
نظم او بر جهان حاكم
همه چيز سر جاي خودش
اولويتدارها هم پيشاپيش
همه در پيشگاه ربوبي مساوي نيستند
بعضي نزديك و بعضي دور:
«إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّـهِ أَتقَاكُم» (حجرات:13)
بي ترديد گرامي ترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست. (ترجمه انصاريان)
كتب الأمير (ع): «اوصيكما و جميع ولدي و اهلي و من بلغه كتابي بتقوي اللَّه و نظم امركم و صلاح ذات بينكم» (نهجالبلاغه، ن47)
شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مى رسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مى كنم. (ترجمه انصاريان)
«قلمرو نظم، وسيع است. از زندگي خصوصي انسان و درون اتاقي كه در آن زندگي يا كار ميكند، نظم مطرح ميشود - اتاق منظّم، اتاق نامنظّم - تا رفتارهاي فردي او در محيط كار و درس و تحصيل و تا محيط اجتماعي و ساخت جامعه و بناي نظام اجتماعي؛ يعني همان ساختي كه از نظم ويژهاي كه تابع فلسفهي خاصّي است، سرچشمه گرفته است. همهي اينها مشمول «و نظم امركم» است كه اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام در اين قطعه از وصيّتشان آن را بيان فرمودند.» (مقام معظّم رهبري، 1381/9/1)