گفتم: همبرگر؟!
مريم گفت: من!
گفتم: پس نونش با من!
گفت: نونش هم با من!
گفتم: پس من چكار كنم؟
گفت: بالاسرم وايسا بگو چكار كنم!
شد
درست كرديم و شد
عجب همبرگري هم! :)
كداميك از نعمتهاي خدا را ميتوانيم شكر كنيم؟
توانش را داريم اصلاً؟!
قال الأمير (ع): «تَاللَّهِ لَوِ انْمَاثَتْ قُلُوبُكُمُ انْمِيَاثاً وَ سَالَتْ عُيُونُكُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَيْهِ أَوْ رَهْبَةٍ مِنْهُ دَماً ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِي الدُّنْيَا مَا الدُّنْيَا بَاقِيَةٌ، مَا جَزَتْ أَعْمَالُكُمْ عَنْكُمْ وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَيْئاً مِنْ جُهْدِكُمْ أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ الْعِظَامَ وَ هُدَاهُ إِيَّاكُمْ لِلْإِيمَانِ.» (نهجالبلاغه، خ52)
به خدا سوگند اگر به خاطر شوق حق و ترس از او دلهاى شما آب شود، و ديدگانتان خون ببارد، سپس به اندازه بقاى دنيا عمر كنيد، باز هم كار كردهاى خوب شما - هر چند از هيچ كوششى دريغ نكنيد - با نعمت هاى عظيمى كه به شما داده، و با هدايتى كه جهت بر خوردارى از ايمان به شما مرحمت فرموده برابرى نخواهد داشت. (ترجمه انصاريان)
نظرات
...: چقدر خوش ميگذرونيد
خوشا به حال و روزتان
يكشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۹:۳۳ صبح
پاسخ: هاهاها... صحيح ميفرماييد. ببخشيد اين حرف را ميزنم، ولي گاهي به زندگي دوستان و آشنايان كه نگاه ميكنم، يا به زندگي ده سال پيش خودم كه زن داشتم، احساس ميكنم مهمترين عامل از بين رفتن خوشي زندگيها و خانوادهها تعامل نادرست زن و شوهر يا همان پدر و مادر است. يعني در جامعه ما معمولاً چون زن و شوهرها با هم نميسازند، جنگ دارند، دعوا دارند، سر قدرت، سر پول، سر اينكه كدام رئيس باشد، كدام بيشتر اختيار داشته باشد، حرف كدام پيش برود، كدام شاه باشد و كدام نوكر، به گمانم اين درگيريهاست كه زندگي را ناگوار ميكند. اين را تبليغ و ترويج عدم ازدواج حساب نفرماييد. بيشتر منظورم اين است كه اگر ما خوش هستيم و راحتيم چون يك نفر صاحبمنصب بيشتر در خانهمان نداريم و دو مركز قدرت وجود ندارد كه با هم بجنگند! شايد كه نه، بلكه حتماً اگر من هم زن داشتم، اينقدر حال و روز خوبي نداشتيم. مثلاً من اجازه ميدادم مريم شيرينيپزي كند، زن عصباني ميشد كه نه بايد اول مشقش را تمام كند! ديروز مريم شيريني مربايي درست كرد، دو روز پيش هم پيراشكي كرمدار. خلاصه هر كدام مشغول كاري در خانه هستيم و به خوبي و خوشي قرنتينهايم! :)) اميدوارم موفق باشيد و در پناه خدا.