«كودكان خودشان ميتوانند همديگر را تنبيه كنند»
گاهي دعوا ميشود
ظلم ميكنند به هم
اتفاق است
ميافتد
عصباني شده و به او لگد زده
توي سرش زده
هل داده
راهش چيست؟
آيا هميشه بايد پدر و مادر تنبيه كنند؟
من راه ديگري تجربه كردم
راهي كه ناگزير نباشم كودكانم را مدام تنبيه كنم
فراموش نكنيم كه تنبيه بايد باشد
نباشد كه رفتار اصلاح نميشود
وقتي ديگري را ميزند
بايد درد را تجربه كند
نكند تكرار ميكند
قانونِ قصاص
به همين سادگي
اين قانون را در خانه رواج دادم
اما با شرايطي خاص
تنبيه كودكان فقط به زدن پشت دست محدود است
اگر يكي ديگري را هل دهد
بزند مثلاً
شكايت كه ميشود
پاسخ اين است:
«بزن پشت دستش!»
اوايل ممكن بود مخالفت كند
ممانعت كند
پاسخ اين بود:
«اگر نذاشت بزني پشت دستش، منو صدا كن تا خودم بزنم!»
كودك دودوتاچهارتا ميكند
برادرش بزند بهتر تا پدر
زورش كمتر است خب
دردش هم كمتر
رايج شد
روال عادي
وقتي كودك بودند
بخش معظمي از شكايتها كم شد
وقتي يكي ميزد
وسط بازي مثلاً
در هنگام عصبانيت شايد
ديگري كه قصد شكايت ميكرد
خودش جلوي او را ميگرفت:
«نميخواد به بابا بگي، بيا بزن پشت دستم»
او هم ميزد
دلش خنك ميشد
احساس ميكرد به حقش رسيده
گله و شكايت ديگر نداشت
ظالم هم تنبيه ميشد
ميفهميد كار بد بدون مجازات نميماند
هيچوقت
بچهها يقين كردند
در خانه ما ظلم هرگز بدون مجازات نيست!
[ادامه دارد...]