«به شكايات با دقت رسيدگي شود»
اختلاف هميشه هست
مشكل پيش مي‌آيد
وقتي چند تا باشند
بدون دعوا نمي‌گذرد
وسواس زيادي بايد خرج داد
عدالت مهم است
از آن مهم‌تر
حسِ عدالت است
كودكان بايد آرام باشند
آرامش داشته
وقتي بدانند به حق خود مي‌رسند
آرام مي‌شوند
لجباز نمي‌شوند
اگر يقين كنند حق‌شان ضايع نخواهد شد
اطاله دادرسي چند فايده دارد؛
نخست اهميت است
مي‌فهمد كه به او اهميت مي‌دهيم
به اموال او
به جان و جسم او
اگر برادرش او را زده
اگر چيزي از او برداشته
براي ما مهم است
پس وقت زيادي مي‌گذاريم
دوم كاهش است
كاهش مراجعات
وقتي بدانند دادرسي زمان‌بر است
دومي اگر به اولي ظلم كرده
اولي كه قصد شكايت كند
دومي عذر خواهد خواست
كنار آمدن را ترجيح مي‌دهد
تا اين‌كه مدت‌ها معطل شود
وقت زيادي كه بايد از دستشان برود
هر دو زودتر به مصالحه مي‌رسند
ياد مي‌گيرند چگونه توافق كنند
من اين روش را تجربه كردم
همان‌قدر كه اصرار داشتم خبرچيني بد است
ابرام بر اين‌كه شكايت خوب است
اگر ديگري صدمه زده
حق دارند شكايت كنند
بيايند و بگويند
اما اگر نزده
اگر كاري كرده كه به او ربطي نداشته
اين مصداق خبرچيني
گفتنش جُرم
وقتي براي شكايت مي‌آمدند
دست هر دو را مي‌گرفتم
نتوانند بروند
تا پايان دادرسي بمانند
شاكي آرام و شمرده بايد طرح دعوي مي‌كرد
تا پايان گوش مي‌دادم
هم من و هم طرف مقابل
و بعد
نوبت دفاع
آن را نيز مي‌شنيدم
نظر خود را مي‌گفتم
اگر انتقاد داشتند
دوباره بررسي
تا پايان
پايان كجاست؟
وقتي هيچ‌كدام دفاعي نداشته باشند
انتقادي نتوانند بياورند
قانع شوند به اصطلاح
تربيت به اعتماد نياز دارد
اعتماد يعني پناهش باشي
كجا؟
وقتي كسي حق او را مي‌خورد
بداند هميشه پشت او خواهي بود
پشتِ حق و حقيقت
بدانند ظلم در زير سايه تو رخ نمي‌دهد
اين را باور كنند!
[ادامه دارد...]
