اولي را براي خودش دوخت
وقتي دوختش را ياد گرفت
خيلي زيبا در آمد
پارچه را همه با هم رفتيم از «سلامت» خريديم
يك پارچهفروشي معروف در قم
با قيمتي مناسبتر از جاهاي ديگر
اولين نفري كه صدايش در آمد سيدمرتضي بود:
«يكي هم براي من بدوز!»
صبر كرد تا سرش خلوتتر شود
كارهاي خياطي ديگري در دستور داشت
لباسهايي كه ميخواست براي خودش بدوزد
وقتي پايان يافت
نوبت سيدمرتضي رسيد
اينبار رفتيم بازارچه موسيبنجعفر(ع)
نزديك حرم
زيرزمين
همه پارچهفروشي
فراوان
گشتيم و پارچه مناسبي يافتيم
سيدمرتضي سياه و قرمز را انتخاب كرد
هميشه رنگ قرمز در ميان انتخابهايش هست
نباشد نميشود انگار
يك رنگ ديگر هم براي سيداحمد برداشتم
متري 40 هزار تومان
يك متر و نيم خريديم
مقداري بيشتر براي احتياط
سويشرت سيدمرتضي كه تمام شد
سيداحمد خواست
براي مريم كار يك روز بود
دستش راه افتاده
كار را ياد گرفته
آخرين را هم دوخت
عالي شدند
هر سه تايشان
دخترم استاد شده
در همين مدتي كه كلاس رفته
انسان اينطور است
زود ياد ميگيرد
اگر بخواهد
در سنين خُردي بهتر
نظام آموزشي ما خوب سامان نيافته
خوب طراحي نشده
همين است كه جوانان ما بيكار ميمانند
بيعار بار ميآيند
بيسر و سامان
از بس كه سرشان در كتاب و دفتر است
انسان اگر كار بلد باشد
اعتماد به نفس هم پيدا ميكند
هويّت هم
احساس كامل بودن ميكند
توانايي
- دخترم همين الآن تو ميتواني يك توليدي بزني
فقط همين سويشرت را اگر بدوزي
ميتواني توليد انبوه كني
درآمدي براي خودت و خانواده آيندهات
با زيپ و دگمه و قيطان و همه مخلّفات
بيشتر از 80 هزار تومان نشد
اما
در بازار
همين را 120 ميفروشند
حداقل
قيمت كرديم!
قال إمام علي(ع): «إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ، فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ وَ تَجَلْبَبَ الْخَوْفَ، فَزَهَرَ مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ وَ أَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ، فَقَرَّبَ عَلَى نَفْسِهِ الْبَعِيدَ وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ» (نهجالبلاغه، خ87)
محبوبترين بندگان در پيشگاه خداوند بنده اى است كه خداوند به تسلّط بر نفسش او را يارى داده، پس اندوه را شعار خود كرده، و خوف از عذاب را تن پوش خويش، از اين رو چراغ هدايت در دلش روشن شده، و طاعت و عمل براى روز مرگ آماده كرده، پس روز قيامت را بر خود نزديك، و سختى را بر خويش آسان نموده است. (ترجمه انصاريان)