نقش ربا
ربا نقش مهمي در ايجاد فاصله طبقاتي دارد. اصلاً اگر ربا نبود بخش خدمات نميتوانست خودش را بالا بكشد. كسي كه محصولي را توليد نميكند، چطور ميتواند سهم بيشتري در مصرف داشته باشد؟
با پول. اسكناس كه جايگزين فلزات با ارزش در مبادله ميگردد، ابزاري ميشود تا هر بار كه ميچرخد، به پاييندست كه ميرسد، سمت نيروي كار مولّد، هر چه دارد را بمكد و به خود جذب كرده، بالا بكشد. دست نيروهاي غيرمولّد. اگر سهم مديران بيشتر است و سهم سرمايهداران از همه بيشتر، زيرا ابزار بانكداري ربوي، ثروت توليدكننده را هورت بالا ميكشد.
كشاورز مستقل
يك روز آزاد بود و مستقل. اين اتفاقيست كه به كرّات در غرب افتاده و ميافتد هنوز هم. ويزيتور بانك سراغ كشاورز ميرود: چرا روزي يك هويج؟ اگر اين كود را بخري و اين سمپاشي را انجام دهي، روزي ده هويج برداشت ميكني! كشاورز ميگويد: من پساندازي براي اين كار ندارم و بازارياب كه منتظر همين حرف است: اين قرارداد را امضا كن، ما كل هزينه كود و سم را ميدهيم. با فروش ده هويج ده برابر به دست ميآوري و وام بانكي را پس ميدهي.
امروز كشاورز وابسته است. قسط ميدهد و مدام رباي مركّب پرداخت ميكند. ديگر با سه ساعت در روز به محصول نميرسد. بايد ده دوازده ساعت كار كند تا محصولي را به دست آورد، تأمينكننده سود بانكي! اگر هم يك روز نتواند، باران كم ببارد يا خودش ناتوان شود، تمام مزرعه را بانك از او ميگيرد! ناگزير به حومه شهر ميگريزد و مشغول كارهاي خدماتي بيارزش ميشود و در بيغولهها و حلبيآبادها ميخوابد.
تقسيم كار جهاني
اينكه ادعا ميكنند، كشورهاي توسعهيافته، اينكه بيشترين درآمد آنها از بخش خدمات است، زيرا بخش كارگري توليد آن را واگذار كردهاند.
كارگر بنگلادشي لباس را توليد ميكند، چيني كالاهاي مصرفي، آفريقايي محصولات معدني، عرب نيز نفت و گاز. كشورهاي فقير را اجير كردهاند براي پرورش نيروهاي مولّد و توسعهيافتهها از خدمات درآمد كسب ميكنند، يعني از بستن ماليات و عوارض و مجبور كردن اين كشورها به هزينههاي بيهوده. بانك جهاني و ديگر سازمانهاي بينالمللي را هم به اين منظور ساختهاند. نام آن را هم گذاشتهاند تقسيم كار جهاني!
امروزه هزينه زندگي تمام كشورهاي توسعهيافته را كشورهاي مستضعف پرداخت ميكنند. با بازيهاي مالي و اقتصادي، قيمت كالاهاي آنها را پايين نگه ميدارند، تا بخش اعظم درآمد توليد برود در بخش خدمات. بعد همان درآمد اندك را هم با ايجاد ترس از آنها ميگيرند. اسلحه ميفروشند و ناامني ايجاد ميكنند، بعد پول ميگيرند و بيمه ميكنند! از ديگري پول ميگيرند و با حمايت از او، قدرت را به او ميسپارند. «خدمات» در حال چاپيدن درآمدهاي لحظهبهلحظه نيروهاي مولّد دنياست. زيرا نيروهاي انساني كشورهاي توسعهيافته به دليل تحصيلات و آگاهيهاي اجتماعي، كمتر قابل استثمارند!
[ادامه دارد...]