يكي از خلاقيتهاي موزه دفاع مقدّس
جالب بود
مفهوم كلّي را فهميدم
اسرائيل و زبالهداني
اما
تركيب چهار تصوير با هم...
نتوانستم داستان آن را درك كنم
نشان اسرائيل تبديل به بمب ميشود
ميريزد در سطل زباله
خب چرا خود نشان اسرائيل همينطوري نميرود درون سطل زباله؟!
اينطوري كه سطل ميتركد! :)
نظرات
ايشان:
سلام
بله در جريانم كه كار كارگروه فيلترينگ هست.
با شماري از دوستان پيگيري هم كرديم.
تا از طريق افراد صاحب نفوذ اين مساله را روي ميز بگذاريم. كسي گفت قطعا امكان نداشته و الا روشن است كه اين كار را مي كردند. اما با چند مسئول مربوطه و نه فني كه صحبت كرديم، انگار بدان توجه نداشته اند. سوالم از شما از جنبه فني قضيه بود.
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۰ عصر
پاسخ: سلام. در دنياي نرمافزار «نشد» وجود ندارد، فقط بحث «زمان» و «هزينه» است. ضمن اينكه دوستان فني كارگروه كارهاي از اين سختتر را هم انجام دادهاند. آدرسهاي هشتگ اينستاگرام كه خيلي هم ساده هستند، همه الگوي ابتدايي مشابهي دارند: https://www.instagram.com/explore/tags قطعاً شدنيست. ولي نيروهاي فني نيازمند دستور قانوني هستند. مسئولين مربوطه هستند كه بايد حكم قضايي آن را صادر كنند و نكردهاند. همين! موفق باشيد إنشاءالله.
يه بنده خدا: سلام.بسيار ممنونم از توضيحاتتون.كليّت مسئله رو فهميدم.
قبل از انقلاب كه برخي علما،تحت تاثير سعايت و القائات ديگران،دكتر شريعتي رو به وهابي گري و ارتداد متهم كرده بودند،خود شريعتي گفته بود كه علما وظيقهء تعيين مصداق ندارند و فقط ميتونن مفهوم و تعريف ارتداد و وهابي گري رو بيان كنن...بيشتر به خاطر اين مسئله پرسيدم...نظرتون چيه؟سپاسگزارم از شما
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۳:۲۸ عصر
پاسخ: سلام. خب اين به تفاوت فتوا و حكم باز ميگردد. بايد دقت كنيم. امام خميني (ره) هم سلمان رشدي را «مصداق» ارتداد اعلام كرد. آيا اين خارج از وظيفه او بود؟! بله. البته به عنوان فقيه و در مقام استنباط احكام شرعي او نميتواند تعيين مصداق كند. اما به عنوان حاكم شرع، يعني فردي كه امنيت نظام اجتماعي بر عهده اوست، او حكم صادر ميكند. حكم به صورت مصداقي و جزئيه است. مثل تحريم تنباكو به صورت موقّت توسط ميرزاي شيرازي. مثل تعطيل كردن حج در يك سال خاص توسط امام(ره)، وقتي كه عربستان دست به كشتار ايرانيان زد. خب البته اتهام برخي از علما به دكتر شريعتي از نوع حكم نبود. فتوا هم كه نميتوانست باشد. بلكه از نوع تحذير بود. يعني مثلاً من ببينم كه يكي در نزديكي چاه قرار گرفته است، اگر چه نميتوانم به زور او را دور كنم، ولي وظيفه دارم كه اطلاع دهم. دكتر شريعتي به دليل اينكه بعضي از مطالب را دو پهلو بيان ميفرمود و از سوي ديگر واقعاً در بعضي نكات اعتقادي، متوجه بعضي از مقاصد دين و شرع نبود، سبب نگراني برخي از روحانيون شده بود. ولي به دليل جوّ بد دوران شاه، فرصت اين نبود كه با هم گفتگو كنند. و گرنه به گمان بنده اين سوء تفاهمات حل ميشد. ببينيد واقعاً اگر دغدغههاي دكتر را بررسي كنيم، شكي نيست كه بسيار خدوم و خالص نسبت به اسلام و مردم بوده است. نسبت به قيام و نهضت هم بسيار جدي و حساس. حالات معنوي خاصي هم هنگام سخنراني داشتند و هنگامي كه از امام حسين (ع) صحبت ميكردند. من زمان ايشان نبودم، ولي دبيرستان كتابهاي ايشان را بعضي و بعدتر دهها از نوارهاي سخنراني ايشان را با دقت گوش كردم. ايشان مرد بزرگي بود و كار بزرگي هم در انقلاب كرد. اما در بعضي جزئيات مسائل اعتقادي اشتباهاتي داشت كه ميتوانست ابعاد گستردهاي پيدا كند. آن روز وقت اين بحثها نبود به نظرم. آن روز دشمن روبهرو بود و همه بايد جبهه را حفظ ميكردند و به نظرم شهيد مطهري اشتباه كرد كه آنطور هجمه كرد. اما امروز، فرصت هست كه آراء همه گذشتگان را با دقت بررسي كرده و اشتباهات را اصلاح كنيم. در پناه خدا.
ايشان:
سلام و عرض ادب،
با آرزوي قبولي طاعات
يك سوال فني،
قريب چهل ميليون ايراني شامل زن و كودك و مدرسه اي و ... در اينستاگرام زيست مجازي دارند. تمام محتواي سالم و غير سالم اين شبكه بدون فيلتر در دسترس است. افراد از طريق هشتگ ها به راحتي حجم بالايي از محتوا را جستجو مي كنند. آيا بدون فيلتر كل اينستاگرام، امكان فيلتر هشتگ هاي مبتذل و توهين آميز وجود دارد؟ يعني url مربوط به ان هشتگ صرفا فيلتر شود؟
چندسالي است دغدغه شده....
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۲:۵۰ عصر
پاسخ: سلام. اين مسأله من و شما كه نميتواند باشد. زيرا ما توان فيلتركردن را كه نداريم. اين مسأله و مشكل مسئولين كنترل فضاي مجازي است. آنها هم خودشان متخصص در اين زمينه هستند و هم اگر بخواهند دسترسي به بهترين كارشناسان را دارند و ميدانند چطور ميشود. من و شما فقط ميتوانيم دسترسي خودمان و فرزندان خودمان را به اينترنت كنترل كنيم. پس به قدر توان خودمان هم مسئوليت داريم. طاعات و عبادات شما نيز مقبول درگاه احديت.
....: ميشه يه كمك ديگه هم بهم بكنيد؟
كمك قبلي جواب داد، البته به صورت غيرمستقيم، چون تماس گرفتم و نذاشتن با مديريت ارتباط بگيرم. خلاصه خودشون تماس گرفتن و رفتم و تقريبا اوكي شد
حالا ازم از مدرسه قبلي معرفي نامه ميخوان
موندم چطور از مدير قبلي بخوام. چون من اونجا با يه سمتي جذب شدم كه علاوه بر اون سمت دو سمت ديگه رو انجام دادم و دلم ميخواد كه اونا هم قيد بشه، ميشه بگيد چطوري از مديرمون بخوام؟
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۸ صبح
پاسخ: «محترمانه» همين. رمز ارتباط اداري «احترام» است؛ «خانم فلاني، ببخشيد اينطوري عرض ميكنم، شرمنده وقت شما رو هم دارم ميگيرم. راستش اين چند وقتي كه اينجا خدمت شما بودم، خب كارم اين بود، ولي خود شما هم در جريان هستيد كه فلان كار و فلان كار رو هم من انجام دادم. بيادبي نباشه، ميخواستم خواهش كنم تو اين معرفينامه اين دو تا كار رو هم بيزحمت بنويسيد. بالاخره اين جاي جديد كه ميخوام برم امكان فعاليتم بيشتر ميشه ديگه. بزرگواري ميكنيد.» اينجا طرف خيلي بايد سنگدل و عصبي باشه كه ننويسه توي معرفينامه! :)) موفق باشيد.
....: سلام. من تا حالا تهران گردي نداشتم
اگر بخوايد جاهاي خيلي جذابش رو توصيه كنيد براي ديدن كجاها رو معرفي ميكنيد بهم؟
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۹ صبح
پاسخ: سلام. من خودم موزهها رو توصيه ميكنم؛ موزه خودرو، موزه جواهرات ملّي، موزه ايرانشناسي، ايران باستان، انقلاب اسلامي، دكتر حسابي و خيلي موزههاي ديگر كه فهرست كاملي ازشون رو ميشه تو اينترنت پيدا كرد. اما خيليها پاركها و جنگلهاي مصنوعي رو ترجيح ميدن؛ چيتگر، پارك ملّت، درياچه خليج فارس، پارك بهرود كه خيلي ارتفاع بالايي داره، بوستان نهجالبلاغه و مانند آن. سازمان ايرانگردي يه نقشه جالب از تهران درست كرده كه تمام جاهاي ديدنيش توش هست. من از يكي از دفاتر ايرانگردي گرفتم نقشه رو. شما هم ميتونيد وقتي رفتيد تهران مراجعه كنيد و يكي از اين نقشهها تهيه كنيد. خيلي عاليه. ولي فقط در ايام تعطيلي. وقتي شلوغ باشه به درد نميخوره تهران رفتن! موفق باشيد.
[ادامه پاسخ]: ... پس فقيه وظيفه دارد حكم را بيان كند و موضوعات شرعي را هم تعريف كند. اما تشخيص موضوعات عرفي يا تخصصي بر عهده فقيه نيست. يعني اينكه تشخيص اينكه مثلاً مسجد فلان مسجد جامع شهر هست يا نيست، تا داخل در موضوع حكم جواز اعتكاف شود، اين بر عهده عموم مردم است و نه فقيه، چون يك موضوع عرفي است. البته فقيه هم به عنوان جزئي از عرف نظري دارد، ولي اين نظر براي شخص اوست و براي مكلفين واجبآلاطاعه نيست. مثلاً: فقيه ميگويد حجاب سر براي زن واجب است. حالا آيا روسري يا شال يا مقنعه يا حتماً چادر؟ كداميك ميتواند حجاب سر باشد؟ فقيه حتماً نظر دارد. ولي اين نظر او با نظر ساير مكلفين تفاوتي نميكند و هر مكلف خودش بايد مصداق مناسب براي حجاب سر را تشخيص دهد، به نحوي كه حكم كلّي پوشش با آن ويژگيهايي كه فقيه گفته محقق گردد. اگر حل نشد بفرماييد تا با مثالهاي بيشتري توضيح عرض كنم.
جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۹:۳۹ عصر
يه بنده خدا: سلام بزرگوار.طاعات و عبادات تان مورد قبول درگاه الهي باشه.
باز يك سوال برام پيش اومده اگه لطف كنيد جواب بديد ممنون ميشم:
نسبت بين موضوع و حكم و مصداق چيست؟به تعبير ديگر،كدام يك از عبارات زير دقيق تر است؟
1)وظيفهء علما،تعيين موضوع است؛نه تعيين مصداق.
2)وظيفهء علما،تعيين حكم است؛نه تعيين موضوع...
ممنونم ميشم راهنمائي فرمائيد
جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۹:۰۹ عصر
پاسخ: سلام. يك بحث منطقي دارد و يك بحث اصولي. در منطق هر گزاره سه بخش دارد: موضوع، محمول، حكم. البته بعضي فلاسفه اجزاي ديگري هم اضافه كردهاند. در «انسان ناطق است» انسان موضوع، ناطق محمول، است هم حكم قضيه است كه يا «ايجابي» است و يا «سلبي». موضوع و محمول از جنس «تصوّر» هستند و حكم از جنس «تصديق». اما به علم اصول فقه كه ميرسيم، كمي اين اصطلاحات متفاوت ميشوند. حكم يعني قضيه و گزارهاي كلّي كه شامل مصداقهايي زيادي ميتواند باشد. مثلاً: «خمر نجس است». اين يك «حكم فقهي» است. وظيفه فقيه است كه اين حكم كلّي را از منابع ديني استخراج و استنباط كند. اما گزارههايي هم داريم كه «مصداقي» هستند، مثل: «مايع داخل اين ليوان خمر است.» اين گزاره مصداقي از آن گزاره قبلي است. اگر چه هر كدام از اين قضايا خودشان موضوع و محمول و حكم دارند، ولي به آن قضيه كلّيه اصطلاحاً «حكم» گفته ميشود و به اين قضيه جزئيه «مصداق» گفته ميشود. حالا اين قضيهاي كه مصداق حكم است در حال داخل كردن يك چيزي در موضوع حكم است. يعني «خمر» كه موضوع حكم كلّي است، داراي مصاديقيست. قضيه شماره دو به ما ميفهماند كه «مايع داخل اين ليوان» چون مصداقي از خمر بوده، پس داخل در موضوع قضيه كليه قرار گرفته و محمول بر آن نيز حمل ميشود، يعني «نجس» بودن. پس «موضوع حكم» در حقيقت همان «خمر» است. ولي تعيين اينكه اين مايع مصداقي از اين موضوع هست يا نيست، با گزاره ديگريست. حالا موضوعات احكام شرعي بر سه قسم ميشوند؛ بعضي عرفي هستند: آب مضاف. عرف تشخيص ميدهد كه اين آب طعم و مزه دارد يا ندارد. بعضي تخصصي هستند: موضوعاتي كه توسط كارشناس بايد شناسايي شوند. بعضي موضوعات هم خودشان توسط شرع تعريف شدهاند: نماز. اين موضوعات را خود فقيه بايد معرفي و تعيين مصداق نمايد...