با سه عدد سيبزميني
و دو چنگال
يك مداد كوچك هم گذاشتم به عنوان تكيهگاه
وسيلهاي كه شگفتزدهشان كرد!
نميتوانستند بفهمند چرا
در عجب
توجهشان را شديداً جلب
خواستند حتماً به مدرسه ببرند
تمام مجموعه روي يك لبه مداد ميايستد
چيزي كه عجيب به نظر ميرسد
شاگردان مدرسه را هم به شگفتي واداشت
مجبور شدم توضيح دهم
مفصل درباره مركز ثقل
تا ياد بگيرند و براي همكلاسيها تعريف كنند
حقيقت اينكه پرندهاي را ديده بودند
جايي
پلاستيكي
روي نوك خود قرار گرفته
با اينكه توقّع ميرفت بيافتد
سرجايش متوقف مانده
اين شد كه اين نمونه را در خانه ساختم
تا ببينند و ياد بگيرند
قالَ علي (ع) وَ قَدْ مَدَحَهُ قَوْمٌ فى وَجْهِهِ: «اللّهُمَّ اِنَّكَ اَعْلَمُ بِى مِنْ نَفْسى، وَ اَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسى مِنْهُمْ. اللّهُمَّ اجْعَلْنا خَيْراً مِمّا يَظُنُّونَ، وَ اغْفِرْلَنا ما لايَعْلَمُونَ.» (نهجالبلاغه، ح100)
گروهى در مقابلش او را ستودند، فرمود: پروردگارا، از من به من آگاه ترى، و من به خودم از آنها داناترم. خدايا، ما را بهتر از آنچه به ما گمان دارند قرار ده، و از ما آنچه را كه خبر ندارند بيامرز. (ترجمه انصاريان)