از تولّدشان داده هست
داده‌هاي رشد قد
«پايش رشد»
تا دو سال اول كه خانه بهداشت
قد و وزن ثبت مي‌شد
بعد از آن متوقّف نكردم
خود پايش نمودم
پيوسته و منظّم
تا همين امروز
قبل‌تر نشان دادم
ديوار قدشان را
اين‌جا



ديروز عوض كردم
خيلي شلوغ شده بود
كم‌رنگ هم
خوانايي داشت مي‌رفت
مدادي بود و نماندني
كاري كردم ماندگار شود



طرحي در قطع A3
بريدم و كنار هم كه چسباندم
نواري بلند پديد آمد
با ماژيك تا بماند
اين‌بار براي هميشه

پايش لازم است
تا رشد متوقّف نشود
تا نقص مشخّص شود
قبلِ آن‌كه از كنترل خارج شود
همه جا همين است
نظام اسلامي هم لازم دارد
انقلاب هم
قواي سه‌گانه حتماً
ابزاري بايد تا پايش كنيم
رشدشان را
چقدر بزرگ شده‌اند
يا متوقّف
مجلسي كه بايد هر سال بهتر از سال قبل
قضايي كه پيوسته بايد بهينه شود
دولتي كه نبايد تكرار گذشته باشد
پايش نباشد، غافلگير مي‌شويم
ناگهان
روزي كه يهو مي‌فهميم نشده است
آن‌چه بايد مي‌شده
«پايش رشد» براي همه لازم است
براي حكومت لازم‌تر!

قال اميرالمؤمنين (ع): «اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذَا الاَْمْرِ اَقْواهُمْ عَلَيْهِ، وَاَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللّهِ فيهِ. فَاِنْ شَغَبَ شاغِبٌ اسْتُعْتِبَ، فَاِنْ اَبى قُوتِلَ. وَ لَعَمْرى لَئِنْ كانَتِ الاِْمامَةُ لاتَنْعَقِدُ حَتّى يَحْضُرَها عامَّةُ النّاسِ فَما اِلى ذلِكَ سَبيلٌ، وَلكِنْ اَهْلُها يَحْكُمُونَ عَلى مَنْ غابَ عَنْها، ثُمَّ لَيْسَ لِلشّاهِدِ اَنْ يَرْجِـعَ، وَ لا لِلْغائِبِ اَنْ يَخْتارَ. اَلا وَ اِنّى اُقاتِلُ رَجُلَيْنِ: رَجُلاً ادَّعى ما لَيْسَ لَهُ، وَ آخَرَ مَنَعَ الَّـــذى عَـلَـيْـهِ». (نهج‌البلاغه، خ172)
اى مردم، آن كه تواناترين مردم به حكومت، و داناترين آنان به امر خدا در كار حكومت است از همه به حكومت شايسته تر است. اگر در مسأله حكومت فتنه جويى به فتنه برخيزد بازگشت به حق از او خواسته مى شود و اگر امتناع ورزيد كشته مى شود. به جانم سوگند، اگر جز با حضور همه مردم امامت منعقد نگردد چنين كارى شدنى نيست، ولى آنان كه حضور دارند ثبوت حكومت را بر غائبان حكم مى كنند، پس فرد حاضر حق رويگردانى، و غائب حق انتخاب غير را ندارد. بدانيد كه من با دو نفر مى جنگم: مردى كه چيزى را ادعا كند كه حق او نيست، و كسى كه رويگردان شود از چيزى كه بر عهده اوست. (ترجمه انصاريان)