نهي از منكر براي چيست؟
براي حذف منكر
كه منكر نباشد
كه ترك كند
كه ديگر تكرار نكند
وگرنه اگر «تعميق» منكر باشد
اينكه منكرهاي بدتر روي دهد
كه ديگر نهي از منكر نيست!
سهشنبهبازار
با بچهها
در حال خريد ميوه
صداي بلندي آمد
مردي سر شيخي فرياد ميكشيد
حرفهاي ناروا
شيخ هم
روحاني محترم هم داد ميزد
قضيه روشن شد
آخوند ميگفت: چرا زنت را اينطور بيرون آوردهاي
مرد: من اصلاً به خدايي كه تو ميگي اعتقاد ندارم!
و هزار حرف نارواي ديگر
و بيادبي به اهل بيت (ع)
نزديك دعوا بود
ولي فيزيكي نشد
در حدّ فحاشي
به تمام مقدّسات
و ما از دور
فاصله صد متري شايد
فرياد را شنيديم
تمام شد
سريع رفت
آنكه فحاشي ميكرد
و پيرمردي
سمت من آمد:
- شما چرا حمايت نكردي؟ از هملباسي خودت؟! من خودم طلبه سال 62 هستم!
عذرخواستم و رفت
و با خود فكر كردم
آيا بايد به خاطر همصنف بودن مداخله ميكردم؟!
از كاري كه آن را نادرست ميدانم؟!
من بارها برخورد كردهام
نهي از منكر هم
بارها در همين صفائيه
و خيابان ارم هم
ولي نه در جلوي همسرش
در خلوت
مرد را صدا ميكنم:
آقا يك لحظه تشريف بياوريد!
وقتي از زنش جدا شد
آرام در گوشش:
وضعيت خانم شما مناسب نيست، لطفاً اصلاح بفرماييد.
و تمام
و خداحافظ
و دست هم ميدهم با بنده خدا
كه واقعاً او را بندهاي از بندگان خدا ميدانم
اشتباه كرده
بله
قطعاً
ولي نبايد كه تشجيعش كنم
به غيرت نميآيد
هر مردي كه جلوي زنش بيغيرتش بخواني؟!
مرد اين طور است
ميخواهد جلوي زن و فرزند قوي باشد
ضعيف نميخواهد
وقتي جلوي همسرش نهي از منكر كني
احساس تكليف ميكند
تكليفي غريزي
تا زمينت نزند ول نميكند
تا تحقير نشود
انسان اين است
ضعيف
من اين روش را مؤثر نيافتم
روش نهي از منكر مقابل چشم ديگران
به لجبازي ميافكند
اثر نميگذارد
و مگر در نهي از منكر «احتمال اثر» شرط نيست؟!
تجربه دوران دبيرستان است
وقتي در بسيج بودم
آنچه ديدم
حرف و سخن بسيار
ولي يك چيز را مطمئن هستم:
من به خاطر هملباس بودن از كسي حمايت نميكنم
حمايت بايد از حق باشد
نه از صنف
اشتباه اشتباه است
از هر كسي كه سر بزند!