نظريه لافر را معرفي كردم اينجا
و شكست آن را
اين بار دولت بوش نظريه جديدي را آزمود
رويكرد نئوكلاسيك:
اين رويكرد مبتني بر نظريه «انتظارات عاقلانه» است.
چه ميگويد؟
اگر انتظارات خود را عاقلانه ترسيم كني، ميتواني روي تأثيرات آتي فعالان سياستهاي مالياتي و پولي حساب كني!
اين را رابرت لوكاس گفت
در كتاب انتظارات عاقلانهاش كه جايزه نوبل را به خاطر آن گرفت!
خلاصه:
مردم را احمق فرض نكنيم!
توضيح:
فعالان سياستهاي كينزي براي مدت كمي ميتوانستند مردم را تحميق كنند.
ولي:
مردم تجربه مياندوزند و درس ميگيرند.
پس:
ديگر نميتوانيم مردم را با اعمال همان سياستها تحميق كنيم!
بنابراين:
بايد دنبال سياستهاي اقتصادي مبتني بر اهداف بلندمدت باشيم، نه كوتاهمدت.
آيا جواب داد؟
بوش فرصت را از دست داد
چرا؟
زيرا خود را قرباني سياستهاي بلندمدت اقتصادي كرد، سياستهايي كه نتيجه آن به زودي مشخص نميشود
پس چه شد؟
در انتخابات 1992م به كلينتون باخت
درست مانند كندي در 1960م
كه نيكسون را با استناد به اقتصاد ضعيف شكست داد
كسر بودجه كلينتون در 1993م كاهش يافت
و سبب شد درانتخابات 1996م به سادگي دوباره رأي بياورد
[ادامه دارد]