يك ترم يعني سه ماه
تقريباً يعني
سه ماه كلاس كامپيوتر
بدون حتي يك كامپيوتر
تماماً تئوري
چرا؟!
چون دبيرستان شهيد عموئيان كامپيوتر نداشت
فقط منطقه
منطقه 4 آموزش و پرورش داشت
يك سالن با ده دوازده رايانه
يكبار قرار شد برويم كار عملي
فقط يكبار
و من براي اين يكبار خيلي آماده بودم
روي كاغذ برنامهاي نوشتم
يك دايره با چند خط درون آن
براي اينكه تداعي حركت نمايد
چيزي مثلاً توپ
رنگ قهوهاي
گوشه سمت چپ تصوير
حركت ميكرد
به محض اجراي برنامه
در محيط QBasic
تنها زباني كه ميتوانستيم كار عملي خود را با آن انجام دهيم
ردّي از خود بر جاي ميگذاشت
ردي كه نامي را مينوشت
«مهدي»
و به محض پايان
تانكي پايين صفحه پديدار ميشد
نه دقيقاً
چند بيضي و مستطيل
و با زدن كليد Enter
گلوله شليك ميكرد
مسير حركت گلوله كاملاً يك سهمي بود
مسير دقيق پرتابه
معادله رياضي آن را دقيق محاسبه كرده بودم
هنگام برخورد به زمين نيز منفجر ميشد
دايرهاي كه بزرگ ميشد و بعد حذف
كجا؟
همه روي كاغذ
امكان تست كه نداشتم
ديباگ
فقط روي كاغذ كدهاي بيسيك
اتوبوس آمد و رفتيم
تعداد زياد
هر دو نفر يك رايانه
اجازه خواستم كدها را وارد كنم
تايپ نميدانستم
يك به يك حروف
انگليسي همه
بغل دستي پس چه كند؟
او هم از اين كامپيوتر سهم داشت
[ادامه دارد...]