بله نيست
كه گفته است هست؟
همهمان اين را ميدانيم
همهمان
ولي باز تكرار ميكنيم
حتي در رسانه
ديدم مجري ميگفت:
هميشه حق با بيننده است!
نيست
واقعاً نيست
گاهي هست
و گاهي نيست
اما چرا ما اين جمله را تكرار ميكنيم
چرا در مغازههايمان مينويسيم؟
اين را چه كسي به ما ياد داده است؟
ميخواهد ما را تغيير دهد
نظام سرمايهداري
كاپيتاليسم
سرمايهمحوري
بهتر است بگويم «انباشتمحوري»
نوع خاصي از مديريت اقتصاد
كه آدام اسميت را مبدع آن معرفي ميكنند
اقتصادي كه بر انباشتگي سرمايه متكيست
ما
همه ما
قرار است «انسان اكونوميك» باشيم
انساني اقتصادمحور
نيستيم فعلاً
بشويم يعني
تدريجاً
وقتي جاي حق و باطل عوض شود
معيار عوض شود
تغيير كند
شاخصها متفاوت
قبلتر حق و باطل را به راست و دروغ ميشناختيم
به غبن در معامله
حق را به حقدار ميداديم
و باطل را نيز
امروز معيار را تغيير دادهاند
و به ما حقنه كرده
حق هميشه با «پول» است
اين جمله يعني همين
وقتي ميگوييم: حق هميشه با مشتريست
يعني حق با «پول» است
هميشه
همواره
حق با سرمايه
هر كسي كه پول دستش است
او «حق» دارد
ديگر حق با «علي» (ع) نيست
معيار تغيير كرده
و با معياري كه او و فرزندانش براي حق و باطل معرفي كردهاند
معياري كه بر اساس تشريع الهي مقرّر شده
با ابلاغ نبي مكرّم (ص)
حق با «پول» است
هر كسي كه پول ميدهد حق دارد
و كسي كه پول ميگيرد
بايد حق را به كسي كه پول ميدهد بدهد
اين يعني اين
اين جمله اين معنا را دارد
اين «شعار سرمايهداري»ست كه بر ديوار فروشگاههاي ما نقش بسته
اين نشان غلبه تفكر دنياپرستانه
اين خودِ دنياپرستيست
اينكه حق را بالكل به پولدهنده ميدهيم
ارزش را عوض ميكنند
تا آدمها را عوض كنند
و آدمهاي عوضشده
عوضي شده
ديگر جايي در بهشت ندارند
بعد از پايان دنيا چه خواهند كرد؟!
قيامت كه بشود
روزي كه قطعاً خواهد آمد
آنجا معيارها درست است
آنجا ديگر حق را به مشتري نميدهند
معيار «علي» (ع) است
قسيم نار و جنّت «پول» نيست
پولدار حقدار نيست.
قال رسول الله (ص): «معاشر الناس ، إن عليا قسيم النار ، لا يدخل النار ولي له ، ولا ينجو منها عدو له ، إنه قسيم الجنة ، لا يدخلها عدو له ، ولا يزحزح عنها ولي له» (امالي شيخ صدوق، ص83)
اي انسانها! همانا علي تقسيمكننده جهنم است؛ دوست او داخل آتش نميشود و دشمن او از آتش نجات نمييابد. او تقسيمكننده بهشت است؛ دشمن او داخل بهشت نميگردد و دوست او از بهشت دور نميماند.