من كشيدم
دادم تا ببُرد
براي بيكاري سيداحمد
تا متوجه شدم
بارها گفتهام
به فرزندانم
گفتهام كه بيكاري خطرناك است
فساد ميآورد
ذهن را مشغول ميكند
به موضوعاتي كه نبايد
كه لازم نيست
كه آسيب ميزند
دست را مشغول به خطر
بچههايي كه به گاز و برق و آب و تلفن و كبريت دست ميزنند
و براي خود و ديگران خطر ميآفرينند
اينها از بيكاريست
كودك نبايد بيكار باشد
يا بايد خود بازي بسازد
يا اگر نتوانست
برايش بسازيم
من اينطورم
حواسم هميشه هست
اگر يكي از فرزندانم مشغول كاري نباشد
بازي
تماشا
كاردستي
نقاشي
مشق
يا حتي خواب
فوري چون عقابي بر سرش فرود ميآيم
كاري دستش ميدهم كه مشغول شود
كه سرگرم
كه ياد بگيرد و بر مهارتهايش بيافزايد
ديروز سيداحمد بيكار شده بود
مشق نداشت
حال تلويزيون ديدن هم
تلويزيون هم برنامه خوبي نداشت
فوري چند تكه فوم (يونوليت) برداشتم
و ماژيك
سه نقاشي كشيدم
گفتم اينها را ببُر... (با فومبري كه خودمان ساختهايم)
مريم و سيدمرتضي هم خوشحال شدند
ظهر كه به خانه آمدند
وقتي اين بريدهها را ديدند
گفتم حالا رنگآميزي كنيد
هنرمندي نماييد
تا ببينيم كدام زيباتر ميشود
با گواش
سهتايي رنگ كردند
و به نقشهاي بيروح و بيمعناي من جان دادند
و به روح خود جلا
هر فعاليت موفقي يك امتياز محسوب ميشود
براي روح انسان
بر اعتماد به نفس ميافزايد
اما بيكاري
بيحوصلگي
كسلي
بيماري ميسازد
فرزندان من هميشه مشغولند
خدا را بر اين نعمتهايش ميستايم و سپاس ميگزارم!