بسيار عالي بود
مكان و امكاناتي كه فراهم شده
آموزش و پرورش تأمين نموده است
جايي در خيابان ايستگاه
همان خياباني كه ايستگاه راهآهن در انتهاي آن قرار دارد
با بچهها رفتيم
پنجشنبه
مدرسه قبلاً سيداحمد را برده بود
تعريف كرده
همه مشتاق بوديم
دستگاههايي را ببينيم كه او ميگفت
ابزارهاي آزمايشگاهي علوم
وقتي رفتيم خيلي خلوت بود
مسئولي براي راهنمايي نبود
خودمان رفتيم در نخستين نمايشگاه
انواع جانواران و حيوانات
سنگها و گياهان
حشرات و عنكبوتيان
و بعد رفتيم در حياط
آينههايي را مثلثي وصل كرده
و بعضي را موازي
بچهها در وسط ميايستادند
صدها نمونه از خود ميديدند
تصاويري كه با هر حركتشان
آني حركت ميكردند
يك باغ قرآن ساخته بودند
زيرزمين
ماجراي خلقت آدم
هبوط
پذيرفته نشدن قرباني قابيل
قتل هابيل
تا بعثت پيامبر خاتم (ص) و ماجراي غدير
اما آنچه از همه بيشتر بچهها را خوشحال كرد
مشتاق و جذب
حتي براي من نيز
دو بشقابي بود كه رو به هم در حياط قرار داده بودند
فاصله بيشتر از بيست متر
اما در كانون هر كدام نجوا كني
در كانون ديگري شنيده ميشود
ياد مسجد امام اصفهان افتادم
آنجا نيز چنين پديدهاي را ديده بودم
امتحان كردم
واقعاً عجيب بود
اينجا نيز هست
و بچهها شگفتزده
مدت طولاني مشغول آزمايش آن
خدا خيرشان دهد
ابزارهاي خوبي هست
هيچ پولي هم نگرفتند براي استفاده
اما
فرسوده
من موافق بودم بليط ميفروختند
اما تعمير ميكردند
هزينه مرمّت حداقل
چنين جاي جالبي بايد ديده شود
تبليغ شود
تميز شود
دستگاههايي كه خراب شدهاند
ديدن چقدر با خواندن فرق دارد
چيزهايي كه يك عمر در كتاب مطالعه كرده
در چنين مراكزي ميتوان حسّ كرد
و حسّ نزديكتر است به درك و فهم
توصيه ميكنم اگر فرزند دبستاني داريد ببريد ببيند
ديدن دارد واقعاً
دست كساني كه تأسيس كردهاند درد نكند
يك روز بايد مدارس ما به اين شكل شوند
همه چيز ملموس و قابل تجربه!
شبيه مرگ
در اينكه آنچه ميدانيم
آنسوي ديوار
آنسوي مرگ
همه را با چشمان خود ميبينيم
تجربه ميكنيم
لمس خواهيم كرد
درست مثل همين آزمايشگاه!
قال اميرالمؤمنين (ع): «النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا» (خصائص الأئمة، شريف رضي، ص112)
مردم در خوابند و زماني كه از دنيا رفتند بيدار ميشوند.