شنيده بودم
زياد هم شنيده بودم
از بيمرامي مردماني كه زن را عذاب ميدهند
تا روزي بگويد: «مهرم حلال... جانم آزاد...!»
كه طلاقش دهند و حق و حقوقش
به ظلم و ستم بخورند و بازندهند!
اما ورژن زنانهاش را نديده بودم
و اولين بار بود كه شنيدم
وقتي برايم گفت:
با پدرم تماس گرفته است و در خلال يكساعت گفتگو (از ساعت 5 تا 6 عصر):
«ششماه اول به اصرار برادرم
قصد طلاق داشتم
و مشورت كردم و گفتند
بايد روي اعصاب شوهرت راه بروي
تا هم مهرت را بدهد و هم طلاقت را
و اين كارها را براي آن كردم!»
- جُك نگو مؤمن! كيدينگ ميكني حكماً...؟!
اصرار داشت كه نه... عين حقيقت است
و اينطور توضيح داد:
اتفاقات عجيبي در اين چند روز افتاده است
پردهها در حال كنار رفتن است
از دو هفته پيش پيامكهايي ارسال كردهاند
كه جواب ندادهام
و چند روز است
تلفنهايي ميزنند كه گوشي را بر نميدارم
آخر خط رسيدهاند
طلاقخواهي عدوانيشان به بنبست خورده است
راه ديگري در پيش گرفتهاند
با مادرم تلفني صحبت كرده
و مادرم راهنمايي كرده
كه اگر پدرش ايجاب كند
شوهرت از قبول سر باز نميزند
و اين شده بهانه تماس با پدرم
و يكساعت با پدر شوهرش سخن گفته
تا واسطه درونخانهاي بجويد
عجيب اينكه هنوز نميخواهد پوزش بطلبد
و حتي يك عذرخواهي خشك و خالي
اقرار كرده است به اينكه هدفش آزار بوده
ولي از آن هم ابراز پشيماني نكرده
عجيب نيست؟!
- بله... خيلي عجيب است!
نارسيسيسم است ديگر
شاخ و دم كه ندارد
ردپاي پدر زن هنوز در كلمات پيدا است
«در دادگاه كه حلوا پخش نميكنند!»
توجيهشان است براي دروغ گفتن
كه «هر زني همين كار را ميكند، وقتي بخواهد طلاق بگيرد!»
عجيبترين كلام پدر زن اين است:
«عدالت براي آخرت است، در دنيا كه عدالت نميشود»
كلامُ حق يُراد بها الباطل درست كرده است
به براهين اشاعره دست مييازد
تا انحرافش را پنهان كند، همين!
بعثت تمام انبياء را زيرسؤال ميبرد
اين انديشه حجتيّهاي!
قصد داشتم برادرم را راضي كنم
تا پيام زوجهاش را به نيكي پاسخ گويد
كه به استناد آيه 129 سوره نساء
تقاضاي طلاق كرده بود
كه بلاتكليفي از بين برود
اما اين خبر را كه از پدرش شنيده است
ترديد كرده است
ميگويم: «في القصاص حياة»
شايد بشود طلاق را هم قياس كرد
تا به حال اما
نشنيده بودم كه زوجه چنين كند
زوج را عذاب دهد
و آزار و اذيت
و به قول خودش «روي اعصابش راه برود»
تا او را راضي به طلاق مع المهر نمايد
عجب حكايتي است اين دنيا...!
پ.ن. يكشنبه 28/6/89 ساعت 11:09 - پيام صوتي:
«گوشيرو بر نميداري؟! اون موقع من راه نميدادم حالا تو راه نده، بچرخ تا بچرخيم!»
و گفت: يكساعت بعد از دادگاهِ مخصوص تماس گرفتند:
«ساعت 10 صبح روز 7 مهرماه بيا اينجا باهات كار داريم» :)
گفتم: موفق باشي برادر! و خداحافظ!
پ.ن. مطلب مرتبط: عشق به زور سكه
وقتي مرد آزار ميدهد زن را كه به طلاق خُلع برسد «ظلم است»
وقتي زن آزار ميدهد مرد را كه به طلاق مع المهر برسد «معذور است»
«چون مي دانسته از راه اصلي حقش را نمي تواند بگيرد»!
الحمدلله رب العالمين! د: