زود قد ميكشند
سريع بزرگ ميشوند
كودكان در سنين پايين رشد شگفتآوري دارند
طبيعيست كه لباسها زودتر از اينكه فرسوده شوند
از كار افتاده گردند
كوچكشان ميشوند و تنگ و كوتاه
قبل از عيد گفتم لباس نخريم
كفش هم نخريم
با هم صحبت كرديم و توضيح دادم
از موج عظيم خريد گفتم
و از نسبت عرضه و تقاضا
وقتي اين حجم تقاضا ميرود به عرصه بازار
گفتم كه چه بلايي سر قيمتها ميآيد
عيد تمام شد
عيدديدنيها هم
گفتم با همان لباس مهمانيهاي سال گذشته سر كنيم
و كرديم
چند روز قبل رفتيم خريد
صبح پنجشنبهاي بود و مدرسهها تعطيل
رفتيم كوچه آهني
جايي كه بيشترِ توليديها نمايندگي فعال دارند
شنيدهام بهترين جاي قم است براي خريد پوشاك
كفشها را از كفش ملّي
شرط كردم با فروشنده كه فقط توليد داخل بدهد
و همين شرط را با فروشنده لباس
گفتم راحت:
ما بعد از عيد آمدهايم تا زير قيمت بازار از شما خريد كنيم!
تقاضا كاهش يافته
اما كالاهاي قبل از عيد هنوز دست فروشندگان مانده
گفتم الآن است كه بايد حداكثر تخفيف را بگيريم
وقتي عرضه بيشتر از تقاضاست
و گرفتيم
و خدا را شكر با قيمتهايي مناسب...
و خنديديم
همه با هم
به ريش چه كساني؟!
آنانيكه به خاطر فخرفروشيهايشان
يا به خاطر تنسّك به سنّتهاي غيرمنطقي بلادشان
يا به جهت عدم قدرت بر مخالفت با رسم و رسوماتشان
ناگزير شدهاند در بدترين فصل خريد
بدترين در تمام طول سال
به خريد بروند!
و ما
در حقيقت
از سودِ خريد آنان بهرهمند شدهايم
فروشندهها
با سودي كه از آنها كسب كردهاند
ضرر ناشي از زيرقيمت فروختن كالاها به ما را جبران مينمايند! :)
با بچهها صحبت ميكنم
تلاشم بر اينكه اقتصاد را يادشان بدهم
حداقل در مقياس كوچكي چون اقتصاد خانواده!
نظرات
جبار: سلام-مطالب را دنبال ميكنم و تقريبا اكثر مطالب را خوانده ام با ip هاي اداره ميايم -از ساخت كمد تا مباحث فرهنگي-بازي بچه ها تا سفرنامه مهران ،طرف هاي ما
از خواندن اين مطلب نمي دانم چرا ناراحت شدم-بي شك دين با دنيا گره بدجوري خورده -ارزش ادم ها به درك و سوادواقعي -قدرت اناليز و گستردگي طيف مسائل فكري-دغدغه هاي ذهني و نهايتا مسير انتخابي شان است كه از اين لحاظ شما را خيلي خوب درك ميكنم و در بعضي موضوعات با شما همسو هستم -درس اقتصاد به خود و بچه ها -چالش براي دراوردن پول-چالش براي هزينه كرد پول-چالش وقت براي هزينه كرد پايين تر -چالش حمايت توليد ملي-چالش اسراف-چالش فقر-چالش وجود حقه باز هايي در كسوت توليد ملي
ايستادگي شما در مسير زندگي و تربيت نسل را مي ستايم هرچند كه از توان مالي شما بي اطلاع ،هرچند كه بذات تواناييد .
همچنان پيگير وبلاگ شما و دلخور از كمي نوشته هاي شما
شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱:۵۶ عصر
پاسخ: سلام. ممنون از توجه شما به وبلاگ حقير. متوجه فرمايش شما و دليل اندوهتان - به گمانم - شدم. از اين بابت ناراحت نباشيد. مشكل معيشت و درآمد در بين نيست بحمدالله و از نظر اقتصادي گليم خود را از آب بيرون ميكشيم. ولي اهتمام تربيت كودكان ضروري مينمايد كه دقتها افزون گردد. گاهي سر هزينه بالايي به سادگي كوتاه ميآيم و سر هزينه بسيار اندكي، مثلاً خريد يك توپ رنگي، با كودكانم چك و چانه ميزنم و ميپرسم: الآن چه توجيه اقتصادي داريد كه اين هزينه را بكنيم، اگر چه قيمت توپ دو هزار تومان بيشتر نيست و قيمت مثلاً فلان وسيله صد هزار تومان! اصرار دارم ياد بگيرند كه «دنيا محدود است، خواستههاي ما نامحدود» بايد بفهمند كه اگر «الگويي براي تخصيص محدود به نامحدود» نداشته باشند شكست ميخورند. در همه چيز؛ در تحصيل، در كار، در ازدواج، در... من خوردم كه ياد گرفتم، شكست را عرض ميكنم. مثلاً در مطالعه آنقدر وسيع گرفتم دامنه كار را كه گاهي وقتي به گذشته مينگرم، ياد اين عبارت ميافتم: «حوض آبي با يك بند انگشت عمق!». تخصيص زمان اگر مناسب نباشد، عمر تلف ميگردد و اميدوارم اين را بتوانم به كودكانم آموزش دهم. حتي اگر شده با مثالهاي مالي و اقتصادي. تشكر از حسن نظر شما به اين وبلاگ. در پناه حق.
....: سلام
روزگارتون الهي كه مثل هميشه خوش باشه
از ديدن هر روز بچه ها واقعا خوشحال ميشم
سيده مريم هم عينكي شده؟!
دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۲ عصر
پاسخ: سلام. خير. عاشق عينك شده. عينك بدون شيشهاي را برداشته و بر چشم گذاشته. نميدانم چرا دخترها اين طور هستند؛ دوستدار عينك. خواهر من هم در كودكي عاشق عينك بود، ولي عينكي نبود! :)