هر معلم، نه به همه دانشآموزانش
كه به بهترينها
آنهايي كه ميداند در نقاشي بيستاند
كه بكشند
تا در مسابقه شهرداري شركت جويند
سيدمرتضي با شوق و ذوق به خانه آورد
برگه مخصوص را
گفت فقط به ما سه نفر داده
پيش از رسيدن به مشقهاي مدرسه
ابتدا به ايدهاش رسيد
معتقد بود ايده از خودش است
و جايي نديده
ميگفت از تكنيك جانبخشيدن استفاده كرده
ميگفت از معلّم آموخته
كه ميتوان اشياء بيجان را جان بخشيد!
روز بعد به معلّم داد
تا در نخستين جشنواره ايدههاي شهروندي شركت جويد
«شهروندي»
چه عبارت ثقيلي
مرا ياد «كيشوندي» مياندازد
جايي شنيده بودم در جلسهاي
و حسابي هم خنديده بودم بعد از آن جلسه! :)