نفري يك ليمو و يك پرتقال
يك چاقو هم
تا پوست بكنند خودشان
از سهشنبهبازار خريده و تازه و جلبنظركننده
تا بَهبَه و چَهچَهشان از شيرينيِ ميوهها در آمد
حس كردم وقت گفتن چيزيست
نميشود اين همه خوشمزگي را خالي رها كرد
اين شد كه گفتم:
- عجيب نيست؟!
با تعجب پرسيدند: «چي؟»
[هر سه به دور ميز نشسته
ليموشيرينخوران
نگاهم ميكردند]
- ببينيد اين دو ميوه را
يكي زرد
يكي نارنجي
چه رنگهاي زيبايي دارند
ولي عجيب است
اينكه هر دو در يك خاك بزرگ شدهاند
هر دو روي چوب رشد كردهاند
چوبِ درخت
يك آفتاب بر هر دو تابيده
يك باران به هر دو باريده
ولي دو رنگ مختلف دارند
واقعاً عجيب نيست اين تفاوت؟!
چرا دو جور مختلف شدهاند؟!
آنها هم به كمك آمدند
«يا مثلاً سيب كه قرمزه»
- آفرين مريم! يا زرد يا سبزه
«يا موز»
- آفرين سيداحمد! كه زرده
جالب اينكه مزه و طعم و بوي اين ميوهها هم با هم فرق داره
توت فرنگي، تمشك، توت سياه
«توت قرمز كه درازه، يه بار خورديم»
اين را سيدمرتضي اضافه كرد!
- بله، آفرين پسرم!
حالا با اين همه ميوههاي قشنگ و زيبا
اين تعجبآوره كه
يه آدمايي تو انگليس و آمريكا هستن
كه ميگن: خدا نيست!
باورتون ميشه؟!
مثل: ريچارد داوكينز و ديويد هيوم و راسل و...!
شگفتي بچهها به اوج رسيد
تا به حال نشنيده بودند كه كسي خدا را انكار كند
در اين دوره و زمانه
هميشه انكار خدا مربوط به بتپرستان زمان نوح و ابراهيم بود
يا قبل از ظهور اسلام
اما اينكه امروز هم...
فكر كردم وقتش است
بالاخره كه با اين شبهات مواجه خواهند شد
با انديشههاي فلسفي منكر الوهيت
- بله بچهها
امروز هم در آمريكا و انگليس هستن از اين آدما
كه اسم خودشون رو هم گذاشتن دانشمند
ولي اين همه ميوه زيبا و خوشمزه را ميبينن
باز هم ميگن خدا وجود نداره
«ما كه خدا رو نديديم
پس چرا بايد بگيم هست»
اينا اينجوري ميگن!
و بچهها ناخودآگاه به پاسخ مبادرت ورزيدند:
«خدا رو نديديم، اين چيزهايي رو كه خدا خلق كرده رو كه ميبينيم
مثل همين ميوهها»
«وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (رعد:3)
و اوست كه زمين را گسترانيد، و در آن كوه هايي استوار و نهرهايي پديد آورد و در آن از همه محصولات و ميوه ها جفت دوتايي [كه نر و ماده است] قرار داد، شب را به روز مي پوشاند، [تا ادامه حيات براي همه نباتات و موجودات زنده ممكن باشد]؛ يقيناً در اين امور براي مردمي كه مي انديشند نشانه هايي [بر توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] ست. (ترجمه انصاريان)