چرا ناراضي بود؟
از شيوه توصيفي
از اين تغيير در نظام آموزشي
از تبعيضي كه معتقد بود در بين است
اين چند روز رفتم و كارنامه همه بچهها را گرفتم
البته...
گرفتن كه نه
نميگذارند با خود بياوري
فقط مطالب مندرج در كارنامه را بخواني و امضا كني
ولي خب من...
مثل هميشه با دوربين هميشه همراهم... :)
قبلاً اينجا درباره اين كارنامهها نوشته بودم!
[تصوير بزرگ]
چرا ناراضي بود؟!
شايد هم حق داشت
نميدانم
ولي اين طور ميگفت
يكي از معلّمان:
مسئولين اداره
فرزندان خودشان را گذاشتهاند غيرانتفاعي
با نمره ارزيابي ميشوند
ولي بچههاي ما را هي اصرار دارند «توصيفي» ارزيابي كنيم
آنوقت معلوم نميشود كه جايگاه فرزند شما كجاست
و بعد هم در كنكور
بچههاي آنها رشتههاي مهم را پر ميكنند!
ميگفت:
من الآن واقعاً نميدانم كداميك از دانشآموزانم از همه بهتر است
فقط ميتوانم بگويم سه تايشان بهترين در كلاس هستند
موشح و فلاني و فلاني
ولي وقتي نمره اجازه ندارم بدهم
نميتوانم دقيق تشخيص بدهم!
واقعاً كه شاكي بود:
به ما گفتند حق نداريم وقتي مشق يا املاي بچه را امضا ميكنيد
بنويسد مثلاً: بيشتر تلاش كن!
چون در اين عبارت نوعي قضاوت كردن هست
شما از كجا ميدانيد، شايد تلاش خود را كرده باشد؟!
گفتهاند اگر يك خط از املاي دانشآموز را خوانديد
و سه تا غلط داشت
ديگر بقيه املاي او را صحيح نكنيد
كه بشود ده تا غلط
اين بچه نااميد ميشود از درس
همان سه غلط را برايش گرفتيد كافيست!
موقع امضا هم بنويسد: آفرين بر تو كودك دانشمند و نابغه!
و ميپرسيد:
با اين روش به نظر شما فرزندانتان به جايي خواهند رسيد؟
اگر نمره نباشد و رقابت ايجاد نشود بين آنها
براي موفقيت تلاش خواهند كرد؟
باسواد خواهند شد؟!
و خلاصه بسيار معترض
به اين شيوه آموزشي
سبب شد بيشتر بيانديشم؛
آيا واقعاً شيوه توصيفي در ارزيابي كارآمدتر است يا شيوه اندازهگيري كمّي و عددي؟!