به نام خدا

در پارسي‌بلاگاين هم راه افتاد

دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۴ صبح

تابستان است، درس تعطيل، ماه صيام، روزه‌داري و تمام‌وقت در منزل
با فرزندانم بيش‌تر دم‌خورم و قاطي
بزرگ‌شدنشان را به طرز عجيبي «مي‌بينم»!

هر كودكي وقت خاصي براي بلند شدن انتخاب مي‌كند
همه‌شان ميل به صعود دارند
مي‌خواهند از هر چيزي بالاتر باشند
اين است كه بغل را همه‌شان ترجيح مي‌دهند
هر كدام زماني خاص
اشياء را گرفته و روي دو پا مي‌ايستند
و از ظاهر حيواني به انساني راه‌رونده بدل مي‌شوند
فرزندان من تقريباً هفت‌ماهگي بلند شدند
و نزديك ده ماهگي راه افتادند
بعضي زودتر و بعضي ديرتر
چند وقت است سيدمرتضي هم راه افتاده
خيال آدم راحت مي‌شود!
بچه سه مرحله بحراني دارد
كه هر كدام باري از دوش برمي‌دارد
راه بيافتد، به حرف بيايد و از پوشك خارج شود
هر كدامش يك نفس راحت است براي ولي
اولين نفس راحت از سيدمرتضي را كشيدم!

اما بعد؛
تجربه اين بوده كه هر كدام راه افتاده، بعدي منعقد شده
حيف كه امكانات نيست
و گرنه از خدا طلب كرده‌ام فرزند سالم ديگري عطايم كند
در همين ايام كه ميهمان خدا هستم
نامش را هم برگزيده‌ام؛ سيده سـ... موشح
نه... تا خدا نداده لو نمي‌دهم د:

هر نوزادي خصوصيات اخلاقي خود را با خود دارد
وقتي متولد مي‌شود
اين را به يقين رسيده‌ام
يكي حرص به خوردن دارد، يكي كيش شخصيت، ديگري وسواس تميزي و آن يك در گِل هم بيافتد ابايي ندارد!
تنها كاري كه ما مي‌كنيم؛ خصلتي را تضعيف كنيم و ديگري را تقويت، همين!
مي‌خواهم بار ديگر اقبالم را بيازمايم
اين‌بار خدا چه خصائصي به فرزندم هنگام تولد مي‌دهد؟!
دوست دارم در اين حديث شريك شوم:
«قيل [في تفسير الكوثر] هو كثرة النسل و الذرية و قد ظهرت الكثرة في نسله [نسل النبي(ص)] من ولد فاطمة(ع) حتى لا يحصى عددهم و اتصل إلى يوم القيامة مددهم»
(بحارالأنوار،ج8، ص17 و مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، ج10، ص836)
تا خدا چه خواهد و او چه پسندد.


 


مطلب بعدي: تنها مجتهد روي كره زمين! مطلب قبلي: تريدميل رايگان!

نظرات

asadi: سلام 2فرزندم كنار كامپيوتر عكس فرزندانتان را ديدند!هر كدامشان براي شما پيغام دارند .محمد حسين 9ساله :سيد مرتضي مثل سيب زيباست.در ضمن بمب ساعتي شما را با كمك پسر عمه ام درست كردم! جالب بود. نفيسه 5 ساله: بچه هاي شما بچه هاي خوبي هستند وعمو به سيده مريم بگوييد خوب درس بخواند. هردوتايشان پيش من كلي ذوق كردند كه پيغامشان را برايتان تايپ كردم.دعا كنيد باهم قدري بيشتر بسازند.
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۳:۰۶ عصر
پاسخ: تشكر. إن‌شاءالله خدا از شرور عالم حفظ كند اين دو گل طنّاز شما را. ياد گرفتم اگر طرف هيچكدام را نگيرم، به خاطر شيرين‌زباني يا جذّابيت ظاهري يكي، حق را به وي ندهم، فهميده‌ام كه اگر مُرّ عدل و انصاف را پاي بدارم، خودشان با هم مي‌سازند. قانون‌گذاري خيلي براي من كارساز بوده. وقتي سر چيزي دعوايشان مي‌شد، مثلاً يك توپ، آن را برمي‌داشتم و مي‌‌گفتم: ما قانون داريم اگر سر چيزي دعوا كنيد، من قايمش مي‌كنم و يكي دو روز قايم مي‌كردم. قانون اگر يكنواخت و براي همه‌شان مراعات شود مي‌پذيرند. دفعه بعد ديگر سر توپ دعوا نمي‌كنند، تا مشمول قانون قايم نشوند! خداراشكر كودكان من با هم خوب مي‌سازند. كودك تبعيض را خوب مي‌فهمد، حتي به اندازه خيلي كم و مخفي. گاهي پدر يا مادرم كه به خاطر شيرين‌زباني سيدمرتضي نسبت به وي تبعيض قائل مي‌شوند، دو تاي ديگر مي‌‌فهمند و پيش من شكايت مي‌آورند. توضيح مي‌دهم: كار بد بد است، از هر كه اتفاق بيافتد. پدربزرگ و مادربزرگ اشتباه كرده‌اند كه با شما اين‌طور رفتار كردند! خيلي خوشحال شدم پيام‌شان را برايم نوشتيد. در تمام مراحل زندگي موفق و مؤيد باشيد.
asadi: سلام واقعا چقدر بچه هاي شما جيگرند .چطور تونسته از اين نعمت هاي بسيار زيباي خداوند دل بكنه!!!!!!!!!!!!عين كفران نعمت است !!وقتي پسرم سن بچه هاي شما بود لحظاتي كه سر كوچه خريد ميرفتم دلم براش تنگ ميشد اصلا نميتونستم تنهاش بذارم واقعا انسان اينقدر دل سنگ ميشه؟؟؟!!!من لا يرحم لا.......مادر بايد بود (مادر)
يكشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۸:۳۸ صبح
پاسخ: سلام. با شما موافقم. واقعاً خداوند كودكان را به نحوي خلق مي‌نمايد، كه جذابيت و تودل‌برويي براي بزرگ‌ترها داشته باشند. شايد اگر اين محبوبيت فطري را پروردگار وضع نمي‌كرد، توجه لازم به اطفال نمي‌گشت. اما انسان‌ها مختار خلق شده‌اند. يعني مي‌توانند خلاف فطرت الهي خود عمل نمايند و بر خلاف اوامر خداوند رفتار كنند. انسان مي‌تواند حتي در برابر تمام تمايلات خود نيز بايستد. مرتاض‌هاي هند را ببينيد، اصلاً كارشان خفه كردن عاطفه و احساس درون است. بعضي مادرها هم اساساً نامادري‌اند! تشكر از نظر لطف شما.
غريبه:


فقط رسم وبلاگستان!!!!!!!!!!

رسم ادب و احترام چه ميشود؟

مثلا داشتم يه چيزايي از اينجا ياد ميگرفتم به داشته هاي خودم بيشتر مي بالم تا اين دل نوشته ها ...هركسي به خاطر كاري كه ميكنه دليلي داره دليل من هم ديده نشدن بعضي از نظراتم بود كه شما متاسفانه خودتون بريديد و دوختيد و برتن كرديد ......واقعا بهم ريختم اين دوروزه اشتباه كردم كه كامنت گذاشتم ما از شما روحانيون بيشتر از اينها توقع داريم خوش نداريد بانامحرم هم كلام شويد رو قبول كنم يا به رسم وبلاگستان رو؟ چرا حرفتون دوتا شد؟ فكر كنم شما از اينكه خواننده وبتون هستم ناراحتين من اينطور احساس مي كنم يا حداقلش اينكه كامنت نزارم راحت ترين پس لطف كنيد تمام كامنت هاي منو حذف كنيد نه خاني اومده نه خاني رفته ........همه اينا رو با هزاران علامت تعجب بخونيد .......يه توصيه: قبل از هر پاسخي ببينيد به مذاقتان خوش مي آيد يا نه؟(اگر ادب و احترام رو در نظر مي گيريد فقط خصوصي باشه اگر وبلاگستاني عمل مي كنيد عمومي كنيد)

چهارشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۴ صبح
پاسخ: واقعاً در شگفتم! وقتي شما از اصطلاح «غريبه» براي نظرات خود استفاده مي‌فرماييد، خب اين يعني پنهان بودن. يعني هيچ‌كس شما را نمي‌شناسد، حتي بنده. ديگر چه اجبار است در خصوصي بودن كامنت؟! نكته خاصي هم در مطالب قبلي شما مشاهده نكردم كه دليلي براي خصوصي بودن داشته باشد! خيلي عجيب است اين برخورد شما. نمي‌دانم. :(
غريبه:


خيلي جالبه طلبه محترم !!!!!!!!!!!!!!!

نميدونم چرا كامنتي رو كه خصوصي ارسال كردم گذاشتي اينجا ؟!

اين يكي رو ميذارم همين جا كه زحمتش گردن شما نيفته!!!!!!!!

سه‌شنبه ۲۸ تير ۱۳۹۰ - ۱:۳۵ عصر
پاسخ: وقتي تعداد علامت تعجب‌ها را شمردم، به نظرم آمد اسباب ناراحتي شما فراهم شده است. بنده به رسم وبلاگستان عمل كردم. وقتي خواننده‌اي كامنت خصوصي مي‌گذارد يكي از اين دو معنا را دارد؛ 1. نمي‌خواهد كسي آن را ببيند. 2. احساس مي‌كند نويسنده نخواهد كسي آن را ببيند. در مورد اول عادت اين است كه كامنت‌گذار ذيل كامنت مي‌نويسد كه «لطفاً خصوصي بماند». وقتي نويسنده وبلاگ كامنت را مي‌خواند، اگر كامنت‌گذار چنين چيزي ننوشته باشد، مطلب را ورانداز مي‌كند، اگر ظاهر آن مشكل‌دار نباشد و آبرويي را در معرض خطر قرار ندهد، اگر طالب شفافيت باشد آن را عمومي مي‌كند. با اين حال، اگر شما نسبت به هر كامنتي كه نظر داريد حذف شود، بفرماييد بنده اعمال نمايم. ياعلي
غريبه: خيلي سخته خيلي زياد خدا بهتون صبر بده همينو ميتونم بگم ولي خداييش بچه بسه ديگه گناه دارن اينا نبودشون بهتر از بودن به اين شكل هستش خدايا حكمتت رو شكرررررررررريكشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۰ - ۳:۵۵ عصر
غريبه:


آخي چه بامزه هستن بچه هاتون ........خيلي با سليقه هستيد جناب دست گلتون درد نكنه واقعا.......خوشمان آمد

الان بچه ها پيش شما هستند؟

يكشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۰ - ۶:۴۲ صبح
پاسخ: نه :(
بنده خدا:


خدا حفظشون كنه !!!

يعني واقعا مادرشون دلتنگشون نميشه ؟؟؟

عجب دلي ! ؟؟؟

ارجحييت پدر به فرزندان!!!!! ؟

خدا به شما و والده مكرمه صبر جميل عطا كند.

شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۹ - ۳:۲۱ عصر
پاسخ: عجيبه... واقعاً چرا دلش تنگ نمي‌شه... همه در عجبند!
abolfazl ganji:

كوچولو ها - كوچولوها :) خيلي با مزه ان- عروس دومادشون كني ان شاءالله
در ضمن خيلي خوبه در مورد آزمايش اقبال تنهايي تصميم ميگيريد ها.
چون مهر مياد و مدرسه شما شروع ميشه و علي مي مونه و حوضش ها
ما كه از اين جرآت ها نداريم

شنبه ۶ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۲ عصر
پاسخ: راستش از خدا كه پنهون نيست از شما چه پنهون، ما هم از اين جرأت‌ها نداشتيم. باور كن :) هر چه بوده ناخواسته بوده يا به قول رفقا: خداخواسته!
hamid hajiramezanali: سلام
دارم يواش يواش فكر ميكنم از رفقا عقب افتادم
من فقط يكي دارم اونم از نوع شيطونش
حتما بچه هاي آرومي داري كه هر سال اضافه ميكني!
خدا كمك كنه نسل ذريه فاطمه زهرا ( س) رو زياد كني
راستش رو بگو به خاطر يه ميليون كه نيست كه؟ (:شنبه ۶ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۰ عصر
پاسخ: هردوانه... آن‌هم مزيد بر علّت :)
چرا:

چرا رفت مرده يا طلاق ببخشيدا كنجكاويه 


خدا كمكتون كنه ايشا الله 

پنج‌شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۴ عصر
پاسخ: تشكر... هيچكدام... رفته با پدر زندگي كنه! همين! همان‌طور كه عرض كردم در جواب خواهر ديگرمان، صبر به اندازه كافي عطا نشده بود به ايشان. كنجكاويتون ارضاء شد؟
Mohamad Kazem Samiei Emtedad: سلام
خدا حفظشون كنه ، انشاءالله باقيات صالحات باشند براي شما. ولي انصاف را رعايت نكردي . مرحله از شير گرفتن را نگفتيپنج‌شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۴:۳۱ عصر
پاسخ: راست گفتي... ولي اگر غفلت كردم، شايد از اين بابت بوده كه اصلاً چنين مرحله‌اي را تا به حال نديده‌ام! من كه هنوز هم شيرخشك مي‌خرم! :)
shahab seyyedan: مبارك باشه انشالا جشن عروسيشونپنج‌شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۴:۳۰ عصر
پاسخ: تشكر اخوي... شما كي؟
مژگان عباسلو: اي جانم. خدايشان حفظ كناد.پنج‌شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۴:۲۶ صبح
پاسخ: تشكر
atiye keshtkaran: اولاد صالح ان شاالله و البته سلامتي براي زوجين...چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۸۹ - ۵:۵۸ عصر
پاسخ: آميــن
سرباز كوچولو:

بنده خدا همسر محترم كه در باقي ايام سال كه شما مشغول درس و بحث هستيد بايد مشغول كودك داري باشند!

خداوند صبر عطا فرمايد!

دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۹ - ۸:۵۵ عصر
پاسخ: البته اين صبري كه مي‌فرماييد ظاهراً خداوند به ميزان كافي عطا نفرمود و تشريف بردند! سه فرزندي هم كه دارم، خودم به كمك مادرم نگهداري مي‌كنم. تقريباً نزديك به يك‌سال است. نگران نباشيد! د:
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN