ممكن است مطلب بالعكس باشد
شايد كسي بگويد كه اگر يك خانواده باشد
آنهم با آن ويژگيها
اصلاً اعصاب نميماند كه بخواهد در جهت قرار گيرد
شايد هم تكليف باشد
اينكه تعدّد زوجات داشته باشد كه جامعه را در مسير تغيير سبك زندگي هل دهد
اين هم شايد موجّه باشد
غرض اينكه اگر مشاور چنين فرمودهاند
شايد چنين نظري داشتهاند
نشود قصه آن آدمي كه زمين خورد
ناچار تا خانه سينهخيز رفت
كه بلند نشود و رسواي عالم نگردد
راستش من يكبار امتحان كردم
زن اول كه داشتم
زن دومي را آوردم
با همه هم هماهنگ شده بود
به يكماه اما نكشيد
عالم و آدم همدست شدند
كه مرا له كنند
و من فرار كردم
مهريه زن دوم را كه موقتاً موقت بود دادم
و خلاص
اگر چه به گمانم هزينههايش بيشتر از آنچيزي بود كه برآورد كرده بودم
خيلي از مشكلات بعدي را هم
شايد بتوان در آن اشتباه گذشته ديد
در آن تجربهاي كه «جريان خلاف جامعه» بود
اصلاً چرا نبايد خلاف جريان جامعه حركت كرد؟
ما ميخواهيم
و ميكنيم
خلاف جريان جامعه ميرويم تا ببينيم چه كسي ميخواهد نامربوط بگويد؟!
بله اين هم ميشود
اما نه براي ما
نه براي كسي كه ميخواهد خاصّ باشد
يك اشكالي كه از ديرباز به ما ميشده
اينكه چرا امام (ره) چنين نكرد؟!
چرا از امام نه نقلي از تعدّد زوجات هست و نه متعه
من پاسخي يافتم
عرض ميكنم تا نظر شما را بدانم
[ادامه دارد]