نظرات
مغز رايانه: بسيار از نظرات استفاده كرديم
يكشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ - ۴:۵۲ عصر
آلپ صنعت: عالي
پنجشنبه ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۱:۳۸ عصر
پاسخ: تشكر.
سازه دكور: سلام ممنون از لطف و نظرات خوب همگي
من فكر ميكنم براي عدم شلختگي و گاهي بازسازي خونه نياز هست كه از
كاور شوفاژ و راديات در
دكوراسيون منزل بتونيد استفاده كنيد
چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ - ۴:۲۰ عصر
پاسخ: ممنون! د:
عباسي: سلااام
اين پستتون خيلي اطلاعات مفيدي داشت و به دردم خورد
خدا خير مضاعف بهتون بده
دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۸:۲۹ عصر
پاسخ: سلام. موفق باشيد و در پناه خدا.
imayaragh: ممنون از مطلبتون. فروشگاه يراق آلات و تجهيزات كابينت هستيم و از مطلبتون نهايت لذت رو برديم.ممنون براي روي ميز ها هم ميتونين از
پريز توكار براي رفع شلختگي و بهم ريختگي استفاده كنيد
دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۵:۰۵ عصر
پاسخ: تشكر. :)
نژادي: از اين مطلب لذت برم. كار ما هم توليدي هست و
دستگيره كابينت درست ميكنيم و ميبينم كه بچهها هم چقدر به مشاركت تو ساختن علاقه دارند.
از اين مطلب شما يك نسخه پرينت ميگيرم تا تو خونه يك ميز مطالعه درست كنيم. ممنون
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸ - ۱:۴۱ عصر
پاسخ: از توجه و التفات شما بسيار خوشحال شدم. اينكه يك توليدكننده موفق در كشور هستيد اسباب افتخار است. بهترينها را براي شما و همكارانتان از خداوند منان خواهانم. زندگيتان پربركت. ياعلي
سينا:
بازم سلاممزاحم هميشگيممنون كه وقت ميذارين و با حوصله جواب ميدينخدا به زندگيتون بركت مضاعف بدهمن مدتهاست مشتري ثابت شمامراستي چرا اين خدمات را روي سايتتون انجام نميديد؟وبلاگ جستجو نداره و خدمات و ظرفيتش هم ظاهرا محدوده !يه ختم قرآن كردم و ثوابش را تقديم شما و درگذشتگانتون كردمكار ديگه اي بلد نبودمببخشيدفي امان اللهشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۸:۲۱ عصر
پاسخ: سلام. بزرگواريد. خيلي ممنون از نظر لطفي كه داريد. متوجه منظور شما از «چرا اين خدمات را روي سايت انجام نميدهيد» نشدم. كدام خدمات منظور شماست؟ من در وبلاگ خدماتي انجام نميدهم. تنها مطالبي كه به نظرم ميرسد را مينويسم. مانند يك خاطرهنويسي بيشتر، تا ارائه خدمات. إنشاءالله خداوند بر توفيقات شما بيافزايد. سپاس.
سينا:
سلامخسته نباشينكليپ ميز لپتاپ آدرسش اينه :https://www.aparat.com/v/yqHbS
ضمنا اگه ممكنه ميخواستم بدونم غير از وقتي كه براي اين وبلاگ صرف ميكنيد ، هزينه صفر تا صد همچين وبلاگي مثل احيانا ، هاست و دامنه و قالب و . . . در سال چقدره و سرعت و حجمي كه استفاده ميكنيد در ماه يا سال چقدره؟خيلي ممنون . . .شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۶:۱۱ عصر
پاسخ: سلام. وبلاگ كه خرجي ندارد! اصلاً براي همين اينقدر مشتري دارد. من هم هيچ خرجي براي وبلاگ نكردهام تا به حال. نه هاست خريدم و نه دامين و نه قالب. قالب را كه خودش دارد. همان را استفاده كردم. دامين هم دامين خود وبلاگ است. هاست را هم كه خودشان در اختيار دارند. اما درباره با سرعت و حجم، من فقط يك حساب اينترنت خانگي دارم، از فنآوا، كه براي تمامي مصارفم ميباشد. اين وبلاگ را هم با همين پهناي باندي كه دارم به روز ميكنم. خيلي هم هزينه ندارد. وبلاگ به خاطر رايگان بودنش مقبول است. اگر ميخواست هزينه داشته باشد كه كسي سراغش نميرفت. اما در رابطه با ميز لپتاپي كه نشاني داديد... حدس ميزدم كه نشدني باشد! اين قبيل ابزارها بيشتر از آن كه محتاج MDF باشند، نيازمند يراق هستند. در فيلم دقت بفرماييد. يراقي كه استفاده شده تا پايهها در هم بپيچند و ميز را نگه دارند، اينها ابزارهاي معمولي نيستند كه به سادگي بتوان تهيه نمود. اينها را همان شركتي كه ميخواهد ميز را بسازد، خودش طراحي كرده و ساخته است. اين سايت را ببينيد:
http://shahreyaragh.com اگر يراق مورد نظر را در اين سايت پيدا كرديد، بعد ميتوانيد برويد سراغ ساخت آن ميز. و گرنه ابتدا بايد تراشكار پيدا كنيد تا اين يراقهاي فلزي را براي شما بسازد! موفق باشيد.
سينا:
سلام آقا سيدخوبي؟بچه ها چطورن؟يه مشكل داشتم و چند روز پيش براي رفعش يه طراحي ميز تويه سايت آپارات ديدم با اين آدرس 9b8f86664c8dc3e92c00a3f538f144342006484__14365.mp4 ، مال آسياي شرقي بود كه در اون ميشد غير از حالت ايستاده ؛ در انواع حالت نشسته و حتي خوابيده از لپتاپ استفاده كرد !!!ميخواستم اگه ممكنه براي ساخت و طراحيش " به صورت خونگي " توسط خودمون يه كمكي بهم بكنيچه در طراحي و چه در تهيه قطعات مخصوصش يا جايگزين قطعاتشخدا جزاي خير بدهجمعه ۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۷:۴۱ عصر
پاسخ: سلام. اين نشاني كه شما گذاشتي كه قابل باز كردن نيست. حالا لينك درستش رو بذاريد برم ببينم، شايد اصلاً خونگي نشد بسازيم. چون بعضي از طرحها ابزارها و يراقهاي خاصي لازم دارند كه پيدا نميشه.
امير: سلام جناب موشح
ضمن تشكر از مطلبتان، بنده طلبه و ساكن پرديسان هستم، كدام نجاري برديد براي برش اگه آدرس يا تلفني داريد بفرماييدf
جمعه ۲۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۴:۴۴ عصر
پاسخ: سلام. نيروگاه، از ميدان توحيد كه بگذريد، يك پل بزرگ روبهروي شماست، جايي كه قبلاً ميدان امينيبيات قرار داشت. از روي پل كه بگذريد، دو سه كوچه كه بگذريد، خياباني سمت راست شماست كه نبش آن خيابان و در سمت چپ، شركت بزرگ فروش چوب را ميبينيد. نماي تمام مغازه هم از چوب است. نشاني آن را روي نقشه پيدا كردم، اين است:
http://www.google.com/maps?f=q&z=16&q=34.649443,50.849023 معمولاً از 8 صبح باز ميكنند، ولي متصدّي دريافت سفارش ظاهراً بعد از 9 ميآيد. در سمت خيابان توحيد را بستهاند و از در داخل كوچه كه يك در بزرگ گاراژيست بايد وارد شويد. بيشتر اوقات هم چندين نجّار در حال سفارش هستند. موفق باشيد إنشاءالله. راستي، اگر بخواهيد در بسازيد براي كمد يا كابينت، نياز به سوراخ مخصوص «گازر» داريد. دستگاه آن را هم دارند، ولي وقتي من رفتم گفتند خودتان بايد استفاده كنيد. يعني وقت نداشتند. خودم درهاي كمدها را زير دستگاه گازرزن گذاشتم كه سوراخكاريهاي مربوط به لولاهاي مخصوص را انجام ميدهد. خلاصه اگر با پرينت كاتمستر برويد، خيلي سريعتر به جواب ميرسيد. فراموش نكنيد دورهايي كه بايد نوار بخورد پس از برش، زير عدد مربوطه با مداد خط بكشيد. يا بايد به خودشان بگوييد تا خط بكشند. موفق باشيد. يه چيز ديگر، اگر نئوپان ملامينه سفارش ميدهيد، بستن پيچها خيلي سخت خواهد بود، من كه فشار زيادي به دستم آمد. چون نئوپان بافت غيرهمگن و در بعضي جاها خيلي سخت دارد، بر خلاف MDF. يا بايد تحمّل درد كف دست را داشته باشيد و يا از دوستان و رفقا بايد پيچگوشتي برقي امانت بگيريد. ياعلي
sarv: وافعا طرح هايي كه كشيدم انقدر قابل تحمل بود كه گمان برديد در هنر سررشته داشته باشم؟؟!!!
خيلي ممنون
ب خودم اميدوار شدم
دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۹:۵۰ عصر
پاسخ: إنشاءالله هميشه موفق باشيد.
sarv: بله دقيقا همينطور هستش كه توصيف فرموديد
بنده امسال كارشناسي بيولوژي رو ب اتمام رسوندم
دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۹:۰۲ عصر
پاسخ: بسيار عالي. با ديدن طرح كشيده شده، گمان كردم شايد در گروه رشتههاي هنري تحصيل كرده باشد. إنشاءالله هر جا كه هستيد موفق و مؤيد باشيد. باز هم سپاس از زحمتي كه كشيديد.
sarv: سلام
بنده امروز يه فرصتي پيدا كردم و شروع كردم به ترسيم آنچه كه در ذهن خود ساخته بودم، راستش وقتي رسمش كردم خواهرم بهم گفت خيييييييلي افتضاح كشيدي!!!:(
گفت حداقل با paint رسم كن بهتر ميشه و بهتر ميتوني الگويي كه در ذهنت داري رو برسوني، اين شد كه با كمك خواهرم شروع كرديم و با paint طراحيش كرديم. از الگوي كمد شما هم در طرح استفاده كرديم و كنار تخت قرار داديم
البته چون شما ميزالتحرير رو براي بچه ها تهيه كرديد، فكر كردم كه فقط طراحي تخت خواب كفايت كنه، به همين خاطر يه تخت خواب دوطبقه كمجا رو ترسيم كرديم كه دوطرف اين تخت خواب كمد لباس بچه ها رو ميشه گذاشت، از اونجايي كه تعداد اعضاي خانواده 4 نفر هست بهتره كه دوتا از اين تخت خواب تهيه بشه.
البته يك تخواب يه نفره همراه ميز التحرير(تصويري كه در اول به ذهنم رسيده بود) رو هم براتون رسم كردم.
اميدوارم بشه ازش استفاده كرد:)
http://s6.picofile.com/file/8246808392/%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8.rar.html
دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۷:۵۴ عصر
پاسخ: تشكر. اينطور كه من متوجه شدم، ظاهراً طبقه پايين تخت است و طبقه بالاي آن ميز تحرير كه چراغ مطالعه هم دارد و رايانه هم روي آن قرار ميگيرد. احتمالاً جلوي آن هم بايد صندلي قرار بگيرد. طبيعتاً وقتي از مير تحرير استفاده ميشود بايد تخت پايين بسته باشد تا جلوي دست و پا را نگيرد. تخت هم پايه ندارد و تمام وزن آن روي زنجيرهايي ميآيد كه آن را به بخش ديواري متصل كردهاند. تشكر. ايده خوبيست. لطف فرموديد ارسال كرديد. به نظرم رسيد بپرسم رشته و تخصص تحصيلي شما چيست؟
sarv: چشم سعي ميكنم روي كاغذ بكشم و عكسش رو براتون بفرستم
راستش اين چند روز حسابي سرم شلوغ هست، سعي ميكنم تو اولين فرصت رسمش كنم
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۸ عصر
پاسخ: چه كاريه حالا... سرتان خلوت شد بعد زحمت بكشيد. من خودم هم وقتي سرم به كار مهمي گرم باشد سراغ اينطور هابيها نميروم. حتي اگر ايدهاي به ذهنم برسد، فوري جايي عنوان آن را يادداشت ميكنم و مياندازم در فولدر IDLE، جايي در رايانهام كه مخصوص كارهاي زمان بيكاري و فراغتست. هر وقت هم سرم خلوت باشد، اين فولدر را باز ميكنم و يكي از ايدههاي جذاب را براي انجام برميگزينم. شما هم بگذاريد براي بعد. تشكر از لطفي كه ميفرماييد. ياعلي
خ: خدا قوت
ممنون از توضيحات حضرتعالي
خب اگر خ دتون نبايد خم بشيد معلوم حالا حالاها قابل استفاده هست
اندازه رو نتونستم از تصاوير درست تشخيص بدم.
شرمنده
موفق باشيد
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۳:۰۷ عصر
پاسخ: دشمنتان شرمنده. قد خودم حدود 180 است. كمد را ده سانت كمتر گرفتم كه تحت سلطهام باشد و فراتر از خودم نرفته باشد (!)؛ 170 قد كمد است. حدود 20 سانت از بالا رها كردم، جايي باشد براي گذاشتن وسايل دم دستي. هفت سانت هم از پايين پايه دادم، براي استحكام بيشتر كمد و همچنين فاصله گرفتن درب كمد از زمين. پس باقي ماند 140 سانتي متر. ارتفاع درب كمد همينقدر است. عرض هم كه 60 سانتي متر. بچهها تقريباً حدود 120 سانت قد دارند خودشان. دستشان را دراز كنند راحت به 140 سانتيمتري ميرسد. وقتي داشتم اين كمدها را ميساختم به سرم زد، گفتم با اين درآمد كلاني كه دارد نجّاري، برنامهنويسي را رها كنم، بچسبم به نجّاري، چهارتا كار از رفقا بگيرم، چند تا تير و تخته را كه پيچ كنم، چند برابر برنامهنويسي درآمد دارد؛ ساعتي اگر حساب كنيد! ولي خب... هنوز تصميم قطعي نگرفتم!
sarv: تا اونجايي كه من ديدم چارچوب تخت ها هم از چوب بكار ميبرند البته شايد بنده ظاهر كارو ديدم
شايد جالب باشه ولي بعد از خوندن اين پست من تو ذهن خودم يه ساختار ديگه اي رو طراحي كردم همراه با تخت و ميز تحرير، به همين خاطر پيشنهاد ساخت تخت كمجا رو دادم.
انشاالله در آينده اي نزديك تخت رو هم خواهيد ساخت:)
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۲:۴۸ عصر
پاسخ: خيلي خوب است؛ اينكه در ذهن خود ساختاري را طراحي كردهايد. يعني تخت و ميز تحرير به هم متصل باشند؟! طوري كه ميز بسته شود كنار تخت؟! اگر روي كاغذ بكشيد و برايم ارسال كنيد، يا در عباراتي روشن همينجا توصيف بفرماييد، چه بسا تصميم بگيرم و بسازم. خودم هم بسيار مشتاقم اين تابستان را با بچهها سرگرم ساخت و ساز باشم! تشكر.
sarv: سلام
بازهم خلاقيت و طرح جديدي از شما و همكاري فرزندانتون
لذت بردم از حسن سليقه وانتخاب رنگ و طراحي بسيارعالي و همچنين طراحي ميز و كمد هاي كمجا
به فكر طراحي تختخواب هم به صورت كمجا باشيد، همرنگ همين كمدها.
موفق باشيد
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۸ صبح
پاسخ: اتفاقاً به فكر تختخواب هم بودم. و اتفاقاً تختخواب از همه اينها سادهتر است. زيرا اصل فشار و وزن و بار حاصله را آن بخشي بر دوش ميگيرد كه راحت ميروي از بازار كهنه (سر آذر) ميخري. تمام تختهاي امروزي بخش مركزي ساده و مشخصي دارند، چند تكه چوب ضخيم به شكل قوطي كه تشك بر روي آنها قرار ميگيرد. ولي آنبخشي كه زيبايي تخت را فراهم ميآورد تنها يك چارچوب دور است. ميشود از رنگها و طرحهاي مختلف ملامينه براي آن استفاده كرد. اما طرح ساخت تخت را تصويب نكردم. چرا؟! به چند دليل؛ نخست اينكه الآن بچهها هر شب رختخواب خود را پهن ميكنند و صبح هم جمع ميكنند و در اين فعاليت، هم ورزشي كردهاند و هم بر قدرت بازو افزوده. حيف است اين فرصت زورآزمايي از ايشان گرفته شود. دوم اينكه فضاي زيادي را اشغال ميكند و جاي بازي بچهها را ميگيرد و ديگر نميتوانند بدوند و ورجهوورجه كنند. سوم اينكه بچهاند ديگر، مثل بچگي خودمان، هوس پريدن روي تخت و اينچيزها، ميزنند و داغانش ميكنند! كمي نوجوان شوند، بعد براي تخت اقدام نمايم. اين شد كه طرح آن را بايگاني كردم! :) اما تختخواب كمجا كه فرموديد، يعني در ديوار مثلاً پنهان شود، قطعاً نياز به استفاده از چارچوبهاي آهني دارد، زيرا در عين تحمّل وزن بايد باريك باشد و لولا داشته باشد. به نظرم چارچوبش بايد آهني باشد و چوب تنها براي اطراف آن به كار رود. نياز به جوشكاري و ابزارهاي بيشتري دارد كه... شايد سالهاي بعد! تشكر از توجه شما به مطلب.
مهدي: سلام عليكم اخوي
خدا قوت
وبلاگ را از طريق فيد دنبال مي كنم و زياد اهل نظر دادن و مراجعه به صفحات نيستم
اما اين بار آمدم كه تشكر كنم
اگر چه ممكن است هيچ وقت دست به آچار - اره :) - نشوم اما اين به اشتراك گذاري تجربه ها خيلي كارآمد و خوشايند است
موفق باشيد
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۸ صبح
پاسخ: سلام. قدم رنجه فرموديد برادر. اسباب خوشحاليست كه نظر شما را ميخوانم. اگر چه ممكن است هرگز دست به آچار نشويد، اما تجربه خودم را عرض ميكنم، شايد دست به آچارتان كند: خدمتتان معروض ميدارم كه «فرصت روحي» عجيبي در حين كار «يدي» حاصل ميگردد. وقتي دستهاي انسان مشغول كار است، ذهن آزاد ميگردد. من شخصاً هنگام چنين كارهايي به هر چه كه ميخواهم ميانديشم. بعضي معضلات فكري اصلاً حل ميشود. مثلاً ترديد داري اصالت با وجود است يا ماهيت (!)، هر چه ميخواهي تمركز كني، ذهنت آشفته است و جمع نميگردد، اما وقتي پيچگوشتي دستت ميگيري و مشغول كار ميشوي، سكوتي پيرامونت را فرا مي"گيرد و نوعي حالت خلسه و فراغ دست ميدهد و ذهن ميتواند روي هر موضوعي متمركز شود. نميدانم دليل علمي اين مطلب چيست، اما حتي خياطي، حتي نقاشي، حتي تعمير ماشين، وقتي سرم داخل موتور ماشين است، ذهنم خلاص ميشود از تشتّت و قدرت تمركز بيشتري مييابد. تشكر از اينكه نظر خود را بيان فرموديد و اسباب دلگرمي نگارنده شديد. موفق و مؤيد در پناه حق.
خ: در هر صورت اينكار بسيار عاليست و بهترين قسمت آن اينست كه هم بچه ها لذت ميبرند و بيشتر قدر ميدانند و هم سازندگي را از حالا مي آموزند.
موفق باشيد.
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۸ صبح
پاسخ: ميز تحرير... خير. با لولايي مخصوص (گازر) متصل شدهاند به بقيه كمد. به عنوان يك درب عمل ميكند براي كتابخانه زيرش. يعني حتي اگر به عنوان ميز هم نگاه نكنيم، وسيلهايست كه كتابخانه زير ميز را ميپوشاند. البته چهار تا پيچ بيشتر نيست. اگر بخواهم ميتوانم باز كنم. ولي اهميت اين كمد به همين ميز داشتنش است. خصوصاً اينكه چراغ هم داخلش نصب كردهام كه موقع مطالعه و نوشتن خيلي نور مناسبي دارد. اما درباره قدّ كمدها، فضايي كه لباس در آن آويزان ميشود استاندارد است. يعني كم نيست. من فقط كشوهايي را كه معمولاً در كمدهاي بيرون ميگذارند حذف كردم از طرح خودم. يعني حتي يك فرد بزرگسال هم لباسش در اين كمد جا ميشود، از نظر ارتفاع. مگر لباسهاي بلند و ماكسي زنانه... كه آن را هم حالا ميشود روي جالباسي يك تا زد؛ نصفش اينور جارختي و نصفش آن طرف، تا جا شود. الآن خود من كه وقتي با كمدهاي لباسشان كار ميكنم هيچ احساس نميكنم دچار مشكل ميشوم. يعني هنگام برداشتن و گذاشتن نيازي ندارم خم شوم، اينطور نيست كه خيلي پايين باشد مكان قرار گيري لوله جالباسي. مهمترين نكته اين بود كه اوّل اتاق را اندازه گرفتم و سپس به عرض هر كمد رسيدم. بنابراين دقيقاً جايي كه ميخواستم فيت و اندازه شدند. در حالي كه ما معمولاً وقتي از بيرون كمد ميخريم، مقداري كم و زياد دارند نسبت به محلّي كه قرار است در آنجا مستقر شوند. يكي از جالبيهاي اين كمدها اين بود؛ هر فاميلي و دوست و آشنايي كه به خانهمان ميآمد، تندي بچهها دستش را مي:كشيدند و ميبردند كمدها را نشانشان ميدادند و ميگفتند: «اين كمدها را خودمان ساختيم!». هر كسي كه به خانهمان آمد، خصوصاً ايام عيدي، همين داستان را داشتيم. اينقدر ذوق داشتند بچهها. نميگفتند «بابا ساخت»، ميگفتند «خودمان ساختيم!». تشكر از خدا كه اينقدر نعمت داده است. ممنونم از شما.
خ: سلام
خدا قوت.ماشاالله به اين همه همت..
ببخشيد خيلي از اينكارهاي تخصصي سر در نمي آورم.چند سوال........
ميزهاي تحرير از بقيه قسمت ها قابل جدا شدن هست؟
نميشد كمدها كمي بزرگتر ساخته شوند.بچه ها رو به رشدند طول كمدها كمي بيشتر اگر بود آنوقت جاي لباس را ميشد تغيير داد بهتر نبود؟
يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۶ صبح
پاسخ: سلام. زماني شماره كفش بچهها را يكي دو تا بزرگتر ميگرفتم كه دو سال بيشتر پا كنند. به تبع والدين خودم، در كودكيام. بعد وقتي ديدم اين كفشها؛ چه ايراني و چه چيني، آنچه ما با ده بيست هزار تومان ميخريم، بيشتر از يكسال عمر ندارند، متوجه تفاوتها شدم. وقتي كودك بوديم كفشها طوري ساخته ميشدند كه حداقل پنج سال عمر ميكردند، جنس و دوختشان بهتر بود. امروز با مواد مصنوعي و چسب، بيشتر از يكسال اصلاً نميشود از كفش كار كشيد و گرنه آفتابه خرج لحيم ميشود. مثلاً كفشي كه دوازده هزار تومان خريده شده را پنج هزار تومان ميگيرند بدوزند و پانزده هزار تا تخت بچسبانند! اين شد كه فهميدم «زمانه عوض شده». ديگر كفش ميگيرم فيت پايشان. چه كه ميدانم سال بعد يكي ديگر بايد بخرم، چه پايشان بزرگ شده باشد، چه نشده باشد! حال و روز ساير وسايل هم تا حدّي چنين است. بزرگتر شدن كمدها به معناي داغان شدن كمر خودم ميبود. بالاخره جابهجايي آنها، آنهم به تنهايي، مستقيم به ستون فقرات خودم فشار ميآورد! اين شد كه از ابتدا نيّتم اين بود كه اندازه را طوري بگيم كه از قدّ خودم كوتاهتر باشد! :) حالا تا اينها بزرگ شوند و قدّ بكشند، پنج شش سالي زمان ميبرد. به نظرم تا پانزده شانزده سالگي ميتوانند استفاده كنند. البته اگر تا آن زمان خود كمدها نابود و غيرقابل استفاده نشده باشند! :) من كه نجّاري را ياد گرفتهام. شش سال ديگر سه تا ديگر برايشان ميسازم. انصافاً با اين قيمت ميارزد. كلّي هم خيالات فعلاً در سرم هست براي خودم. يك كمد كتابخانه، يك ميز براي لپتاپم كه به ديوار متصل شود و باز و بسته گردد و چند تا طاقچه با طرحهاي نوآورانه در ذهن دارم. فعلاً گذاشتهام تا بيشتر خيس بخورند، طرحهاي ذهنيام، بلكه پختهتر شوند. إنشاءالله در فرصت مقتضي باز هم خواهم ساخت. دو ماه ديگر مدرسه تمام ميشود و من ميمانم و اين بچهها دوباره. حالا حالا كلّي چيز بايد بسازيم. يكي از رفقا وقتي بهش گفتم، رفت و يه جاكفشي ساخت، اينقدر جالب و قشنگ در آورد! اينكه تصوّرات ذهني انسان ميتواند به محصول تبديل شود، خيلي زيباست. خيلي ممنون از اينكه نوشتههايم را ميخوانيد و نظر ميگذاريد. پايدار باشيد.