«از اين نبايد بخري، از اين نبايد بخري!»
امروز گفتند
صبح كه رفته بوديم سهشنبهبازار
قبلاً اينجا نوشته بودم روشم را
براي انجام نقش خود
نقشي كه در مقابل تبليغات مصرفگرايانه دارم
گويا به خوبي ايفايش نمودهام
نشانهاش امروز صبح
داشتيم در سهشنبهبازار قدم ميزديم
بيشتر ميوه و سبزيجات
اما كسي مواد شوينده و بهداشتي آورده بود
عمده و زياد
تا پرسيدم: «شامپو سير پرژك چنده؟»
بچهها همه با هم فرياد زدند:
«از اين نبايد بخري، از اين نبايد بخري!»
قبل از اينكه بپرسم چرا
خودشان گفتند:
«اينو تلويزيون تبليغ كرده! ميخواستن فريبمون بدن كه بخريم!»
كم نياوردم
گفتم: «احسنت، راست گفتيد»
و ادامه دادم:
«البته نميخواستم بخرم، فقط خواستم قيمت كنم»
واقعاً هم اصلاً دوست ندارم از اين كالاها
از اينكه مواد خوراكي براي بهداشت و مثلاً تقويت ريشههاي مو به كار رود
يك جوّ افراطي مدرن تصوّر ميكنم
اينكه
همه هجوم ميبرند به استعمال خوراكيها بر روي بدن
آنچه خوردنش سزاوارتر
شامپوي انار و سبوس و سير و پرتقال و خيار و ...
به نظرم هوس بعضي به اين تركيبات
ناشي از شكمسيريست
رفاه زياد
وقتي انسان از خوردن طعام سير ميشود
حرصش به خوراكيها طور ديگر خودنمايي ميكند
و صنعت
بازار توليد كالا
البته كه به دنبال سوار شدن بر اين نياز كاذب!
در هر صورت
خوشحال شدم :)
از اينكه ياد گرفتهاند چگونه در برابر «فريب تبليغات مصرفگرايانه» مقاومت كنند!
اميد كه بر همين سبيل پايدار مانند و كم نياورند!